. به لطف مکتب حیدری خوشم به منصب نوکری شدم غلام و رعیتِ رئیس مذهب جعفری دم سینه زنا واویلاس/غم صادق آل طٰهاس توو بقیع دلم دوباره/ چه غوغاس آه/ مدینه امشب چه خبره آه/ مزار آقام بی زائره آه واصادقا واصادقا با ناله و با چشم تری می خونه روضه یه مادری شرار آتیش و خونه ی رئیس مذهب جعفری توو دل ما چه ماتمیه/شده روضه ی صادقیه مثه روضه های شبای/ فاطمیه آه/ شده با قامت کمونش آه/ شبیه مادر جوونش آه واصادقا واصادقا با حال خسته و مضطری می سوزه این دم آخری با هرنفس میگه یاحسین رئیس مذهب جعفری بریده نفسش خدایا/ دویده پی مرکب اما نمونده بدنش به زیره/ سُمّ اسبا آه/ توو خاک و خون نمونده تنش آه/ چی کشید جد بی کفنش آه واحسینا واحسینا .👇