✳️منتظران ظهور
🔶قسمت آخر تشرف اسماعیل هرقلی
⚜بالاخره این خبر به گوش خلیفه رسید او وزیر را طلبید و دستور داد که مرا نزد او ببرند وزیر مرا نزد خلیفه مستنصر بالله برد و او به من گفت :جریانت را نقل کن .
من جریان را برای او نقل کردم به خادمش دستور داد کیسه پولی را که هزار دینار در آن بود به من بدهد
من قبول نکردم .
خلیفه گفت از که می ترسی؟
گفتم :از آن کسی که مرا شفا داده، زیرا خود آن حضرت به من فرمودنداز مستنصر چیزی قبول نکن .
خلیفه بسیار مکدر شد وگریه کرد .
این بود جریان اسماعیل هرقلی که در کتب متعدده ای نقل شده است.
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
#منتظران_ظهور ⬇️⬇️
https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207