✳️منتظران ظهور
🔴قسمت های اضافه شده به کتاب سه دقیقه تا قیامت(قسمت چهارم)
🔥حتی دستبندی به من زدند که شعله ور بود.
اما داد زدم: من که امروز توبه کردم!
💠 واقعا نیت کرده بودم کارهای گذشته را تکرار نکنم ..یکی از مأموران گفت: بله از شما قبول میکنیم چون توبه کردی و خدا توبه پذیر است.
💥 اما حق الناس را چه می کنی؟!
🔰 گفتم من با تمام بدی ها مراقب بودم که حق کسی را در زندگیام وارد نکنم، در محل کار بیشتر میماندم بیماران از من راضی هستن!
♻️ فرشته گفت: بله درست می گویید اما ۱۱۰۰ نفر از مردان هستند که به آنها در زمینه حقالناس بدهکاری! وقتی تعجب مرا دید گفت: خداوند به شما قد و قامت و چهره زیبا عنایت کرد، اما در مدت زندگی شما چه کردی؟!
🔴 با لباسهای تنگ و نامناسب و آرایش موهای رنگ شده و بدون حجاب از خانه بیرون می آمدی و این تعداد از مردان با دیدن شما دچار مشکلات مختلف شدن بسیاری از آنهاهمسرانشان به زیبایی شما نبودند و زمینه اختلاف بین زن و شوهرها شدید!
♻️ برخی از مردان جوان هم که همکار و بیمار شما بودند با دیدن زیبایی شما به گناه افتادند...
💥 گفتم آنها چشمانشان را حفظ می کردند و نگاه نمی کردند!
به من جواب داد: شما اگر پوشش و حریم ها و حجاب را رعایت میکرد و آنها به شما نگاه میکردند دیگر گناهی برای شما نبود چون خدا به هر دو گروه زن و مرد دستور داده که چشمانتان را حفظ کنید.
💥 اما اکنون به دلیل عدم رعایت دستور خداوند در زمینه حجاب در گناه آنها شریک هستید باعث مشکلات شدید و این کار از بین بردن حق مردم در داشتن زندگی آرام است...
💠 شما آرامش آنها را گرفته و این حقالناس است! به واسطه حق ۱۱۰۰ نفر در گرفتاری ها از آن خواهی بود تا تک تک آنها به برزخ بیاید و بتوانی از آنها رضایت بگیری...
✅خانم ادامه داد: آنها مرا به محل عذاب بردند تا قرار شد وارد آن شوم، یاد کتاب شما و توسل به حضرت زهرا افتادم!
فریاد زدم و گفتم: خدایا به حق مادرم حضرت زهرا به من فرصت جبران بده...
💥 تا این را گفتم به داخل بدنم پرتاب شدم، به بیمارستان منتقل شدم و بهبودی کامل پیدا کردم، اما فقط یک نشانه از آن چند لحظه بر روی بدن باقی مانده...
🔥 دستبندی از آتش به دستان من زده بودند،وقتی به هوش آمدم هنوز هم این مشکل برطرف نشده و روی مچ منجای سوختگی با حلقهای از آتش است و جای تاول های آن هم باقی مانده...
💥 فکر میکنم خدا می خواست که من آن لحظات را فراموش نکنم.. من به توبه وفادار ماندم گناهان گذشته را ترک کردن نماز ها رو شروع کردم و نمازهای قضا را میخوانم...
♻️آنچه مرا در به در به دنبال شما کشانده این است که مرا یاری کنید...
🌾 من چطور میتوانم این هزار و خورده ای را پیدا کنم چطور از آنها حلالیت بطلبم؟
♻️این خانم حرف آخرش را با گریه تکرار میکرد...راهحلی به ذهنم نرسید از اینکه یکی از علمای ربانی را به ایشان معرفی کنم...
ادامه دارد...
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
#منتظران_ظهور ⬇️⬇️
https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207