. صائب چه قشنگ میگه: از دهان گل شنيدم بر سر بازار گفت هر که با ناکس نشيند عاقبت رسوا شود گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی .