(۴۳)
«روایت ۵ روز مقاومت جانانه گردان کمیل در کانال دوم فکه»
روز پنجم محاصره روز پایانی
جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱
پنجمین روز حضور ما در کانال بود ، بعثی ها فشار خود را افزایش دادند، نیروهای اندک باقیمانده همچنان مقاومت میکردند ، نزدیک های ظهر تقریباً
مهمات تمام شد ، ابراهیم هادی بچه ها را جمع کرد و برایشان صحبت کرد:
«بچه ها غصه نخورید حالا که مردانه تصمیم گرفتید و ایستادید اگر همه هم شهید شویم تنها نیستیم ، مطمئن باشید مادرمان حضرت زهرا (س) می آیند و به ما سر میزنند »
بغض بچه ها ترکید! بسیجی های خسته به پهنای صورت اشک میریختند...
ابراهیم ادامه داد : «غصه نخورید اگر در غربت هم شهید شویم مادرمان ما را تنها نمیگذارد»
همه با صدایی گرفته و لبهایی ترک خورده مادر را صدا میزدند!
ذکر مصیبت های مادر که شروع شد آتش بعثی ها قطع شد ، نیم ساعتی کانال در سکوت کامل فرو رفت!
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#کانال_کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
@ba_shahhidan