🔴فتح مکه (8ق)- دومین شب قدر
♦️و در این روز سنه 8ه فتح مکه واقع شد"2" و رسول خدا(ص) به مسجد الحرام آمد و با محجن خود استلام فرمود و آهنگ تخریب اصنام و اوثان فرمود و این هنگام، سیصد و شصت بت در اطراف خانه کعبه نصب بود. رسول خدا(ص) با چوبى که در دست داشت، به هر کدام اشاره فرمود و آیه قل جاء الحق "3"خواند، تمامى نگونسار شدند. پس حضرت رسول (ص) کلید خانه را طلب داشت و در بگشود و امر فرمود که صورت هایی که بر دیوار خوانه کعبه کشیده بودند،محو کردند.پس داخل خانه شد و نماز گزارد و بیرون آمد و عضادتین باب را بگرفت و تهلیلات معروف (لااله الاّالله وحده) را خواند.
مردم قریش صف کشیده بودند و تمامى درترس بودند که پیغمبر(ص) با ایشان چه خواهد کرد.
♦️حضرت ایشان را خطاب کرد که در حق خویش چه گمان میبرید؟ گفتند:گمان خیر میبریم . (اخ کریم وابن اخ کریم و قد قدرت)."4" از این سخن، اشاره به قصه یوسف و عفو او از برادران کردند.
♦️رسول خدا(ص) را رقّتى حاصل شد و آب در چشم بگردانید و از اهل مکه بانگ گریه برخاست. آنگاه آن حضرت فرمود: من آن گویم که برادرم یوسف گفت :
لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله و هو ارحم الرحمین."5" و جرم و جنایت ایشان را معفو داشت.
و لکن قال (ص):لهم الالبئس جیران البنى کنتم لقد کذبتم و طردتم و اخرجتم و اذیتم ثم مارضیتم حتى جئتمون فى بلادى تقاتلونى اذهبوا فانتم الطقاء."6"
♦️چون هنگام نماز پیشین رسید، بلال را فرمان رفت تا بر بام خانه ، بانگ نماز گفت. جماعتى از قریش مانند: عکرمه، خالدبن اسید و ابوسفیان هر کدام سخنانى زشت گفتند. پس مردان قریش براى بیعت به نزد رسول خدا(ص) آمدند و مسلمانى گرفتند و سوره مبارکه (اذا جاء نصر الله و الفتح) که آخر سوره ای است که نازل شده، در این وقت نازل شد.
♦️و نقل شده که در همین روز امیر المؤمنین علیه السلام پاى بر دوش پیغمبر گذاشت و بالاى بام کعبه رفت و بتها را به زمین انداخت و در هم شکست و به رعایت ادب، خود را از میزاب کعبه به زیر انداخت .
╔✯═══๑ღ💠ღ๑══✭╗ 🕌
@Emamzade_jafar_yazd
╚✮══๑ღ💠ღ๑═══✬╝
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کن