🔖 تا حالا به این نکته دقت کردید؟
✍در روايت داريم يك عالمی به نام حسين بن ابیالعلا بوده، وضعش بسيار خوب بوده است. با يك قافلهای همسفر میشود، اينها در سفر مكه و زيارت خانهی خدا بودند. سابق پياده میرفتند يا با مركب میرفتند، چند ماه در راه بودند. اين شخص چون وضع مالیاش خوب بود هر روز يك گوسفند ذبح میكرد و همهی اهل قافله را مهمان میكرد. میگفت: مهمان من باشيد. روز دوم، سوم در اين دو سه ماه چون تمكن مالی داشت هر روز از اينها پذيرايی میكرد، گوسفند هم ذبح میكرد.
▪️ تا اينكه مناسك حج تمام شد و مدينه خدمت آقا امام صادق علیه السلام آمدند. وقتی خدمت حضرت رسيدند، حضرت فرمودند: به من خبر رسيده كه تو كاری انجام دادی كه باعث ناراحتی من شده است. عرض كردند آقا من چه كار كردهام؟ فرمودند: به من خبر دادند شما هر روز در اين كاروان يك گوسفند ذبح كردی و از اينها پذيرایی كردی،
▪️ عرض كرد خدا میداند من قصد بدی نداشتم. قصد ريا و اهانت نداشتم. قصد من اين است كه از حجاجی كه زوار خانهی خدا هستند پذيرايی كنم. حضرت فرمودند: شما نمیدانيد كه اينها هر روز سر سفره شما میآمدند، خجالت میكشيدند. آدم كسی را زياد پذيرايی كند و هر روز پذيرايی كند و آن هم نمیتواند پاسخ بدهد، يك احساس حقارت، يك احساس كوچكی میکند.
📌خيلی نكتهی عجيبی است. چقدر روانشناسی امامهای ما دقيق بوده است كه كمترين تحقير به مهمان نشود. كمترين شرمندگی براي آنها ايجاد نشود. قطعاً نيت آن شخص اين نبوده است. ولی میتوانست اين كار را به اسم ديگران انجام بدهد. سخاوت و اطعام داشته باشد يا به قول ما نقدی بدهد يا هدايايي بدهد كه اينها هر روز آمدند سر سفره اين آقا نشستند، شرمنده نشوند و خجالت نکشند. اصل كار، كار خوبی است. ولی كاری نكنيم كه مهمان شرمنده شود.
@emamzadehazezollah
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام