مقاله📃
ادامه.....
مشروطه
شکست ایران در جنگ با روسیه تزاری موجبات نوعی بازیابی هویت کنشگر در امر مدرن را برای ایران قاجاری به ارمغان آورد. اما این حرکت جدید از آنجا که ریشه ای در خود تحقیری داشت؛ از نطفه بیمار متولد شد. این بیماری روحیه ای از تقلید توام با سرسپردگی را در برخی شاهزادگان و صاحب منصبان و مزدوران دول خارجی پدید آورد که از جمله اولین تاثیر های این قشر را می توان در خلال همان نبرد یاد شده و عهد نامه های گلستان و ترکمنچای مشاهده نمود.
در مقابل افرادی که بعد ها منور الفکر و غرب زده نامیده شدند دو گروه قرار داشت؛ یکی علما دینی و دیگر سیاستمداران استقلال خواه. این دو گروه که البته با دو شاخصه اسلام و ایران گرایی وحدت نظر و عمل داشتند از همان آغاز مناقشات قاجار و روسیه، در نبود قدرت سیاسی مدبر و موثر تحت مرجعیت علمای دین، به دفاع از ارزش های دینی و تمامیت سرزمینی ایران پرداختند. آنچه ایشان تا پایان استبداد صغیر و جنگ جهانی اول و اوایل رضاخان در انجام آن همت گذارده بودند، تثبیت همین دو اولویت مذکور بود. سر انجام ولی با دخالت بیگانه و خیانت مزدوران وطنی، این جریان آنگونه که باید به هدف نرسیدند و ایران در چنگال استبداد سلطنت وابسته پهلوی و انگلیس گرفتار گشت.
نقطه عطف رویش این جریان در دوران ناصری و با ظهور سیاستمدارانی چون امیر کبیر و اندیشمندانی چون سید جمال بود. اصلاحات امیر کبیر شروع پیشرفتی بومی و البته بیشتر معطوف به تکنیک بود. این شکوفایی اما بیش از چهار سال دوام نیاورد و جریان منوالفکری، همگام با استعمار انگلیس و روس روند آن را در اختیار خود گرفتند. در اینجا جریان مصلحان وطنی چاره را در مقابله فکری دیدند و از طریق باز ساخت پایگاه اجتماعی ایرانی_اسلامی، سعی در جلوگیری از این انحراف ها داشتند. نخستین نمود قدرتمند این جریان در نهضت تنباکو و با راهنمایی های امثال شیخ فضل الله، جمال الدین و رأس ایشان رهبری آیت الله میرزای شیرازی بود. فتوای مرحوم میرزا چونان دمیدن روحی تازه بر پیکره رنجور جامعه ایران شد که ضمن خودباوری ملی؛ نسبت نیرومند دین_ملت را در سیاقی متفاوت با اروپا نشان می داد. این قضایا و تحولات اجتماعی_ فرهنگی ممتد از آن پس از مرگ ناصرالدین شاه به انقلاب مشروطه ختم گردید.
#ما_و_نقش_آفرینی_در_روند_امر_مدرن (۸)
@enegasht_ir