هدایت شده از انسان انقلاب اسلامی
📝جلسه اول از ، ارائه شده به وسیله 🔻در جای‌جای این دوره دست میگذاریم روی تقابل دو ایده یعنی صف بندی مؤمنان در برابر متجران، محافظه‌کاران، منافقین، خط سومی‌ها. "تفاوت ها"را میخواهیم بیان کنیم. 🔻عرصه مبارزه بیشترین عرصه درگیری دو جبهه است به خاطر هزینه‌داشتن مبارزه. مبارزه هزینه دارد، زخم زبانها از زخم تیغ و گلوله بدتر است. خودی و غیرخودی طعنه می‌زنند. امام در منشور روحانیت می‌گوید بدترین تیرها از درون جبهه خودی زده می‌شد. این آدم را سست می‌کند. 🔻ابتلاء و سختی زمینه آزمانیش و تحول انسانها است. بعد از این سختی هم فراخی و آسایش هست. یا با ایستادگی به نصرت خدا و پیروزی می‌رسند یا با استدراج به فراخی که انتهایش عذاب است می‌رسند. این دو جبهه در این عرصه آزموده می‌شوند. 🔻نفاق در ریشه به نفق برمیگردد در لغت به سوراخ ایجاد کردن حیوانات زیرزمینی برای فرار برمیگردد. ما تا اسم منافق می‌آید یاد نفوذی می‌افتیم، ولی این فاصله قول و عمل و راه فرار از پایبندی به ایمان پیدا کردن درجاتیش در همه ما هست. 🔻مرضهای قلبی نسبت به ایمان در بین ما هست. ما به بعضی از دستورهای دین و آرمانهای انقلاب تن نمی‌دهیم، ضمن اینکه به دین و انقلاب دل‌بستگی داریم. اما آرمانهایی مثل استقلال، عدالت، آزادی و جمهوریت، وحدت اسلامی، حفظ نظام و.... را زیر پا می‌گذاریم. 🔻هنوز از هفته وحدت نگذشته‌ایم، کافی است صفحات طرفداران انقلاب را در نه ربیع ببینیم، آیا به وحدت وفادارند؟ بروید ببینید در حزب‌اللهی‌های ما چقدر به عدالت یا آزادی و جمهوریت پایبندی هست. 🔻ما باید فاصله‌مان را با آرمان‌های انقلاب حل کنیم و الّا در صحنه درگیری به مشکل برمی‌خوریم. وگرنه در صحنه مبارزه و درگیری طبق آنچه قران می‌گوید شیطان ما را به خاطر این مرضهای درونی زمین می‌زند: ِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا. در بزنگاه انقلابی عمل نخواهیم کرد. 🔻آرمانهای انقلاب، یک بسته کلی هستند. اکثر بحران‌های ما در قبال جامعه و مردم، به‌خاطر عدم جامعیت هست، در ترکیب چمران نقص دیده نمیشود و لذا او جذابیت دارد. 🔻در ذهن باید جامع باشیم ولی در مقام عمل تقسیم کار می‌کنیم ولی ذهن‌ها و دل‌هایمان به‌هم نزدیک می‌شود. 🔻یک عده می‌خواهند بین حق و باطل نیمساز درست کنند، نه کامل از دین کنده‌اند نه کامل به آن وفادارند. ضعفهای درونی ما نسبت به آرمانها ما را در اینجا قرار می‌دهد. 🔻ضعفها، فاصله قول و عمل، نیمساز درست کردن بین حق و باطل، دنبال راه در رو بودن، نپذیرفتن بعضی آرمانها در دل، باعث ایستادن است. این تیپ آدمها از از صحنه مبارزه و درگیری فرار می‌کنند. مبارزان را شل می‌کنند و شبهه‌افکنی می‌کنند. 🔻این افراد به فتنه می‌افتند، در سوره توبه هم میگوید اگر با شما وارد شوند، همین گونه می‌مانند. از هزینه‌های مبارزه می‌ترسند، دشمن و خطر دشمن را بزرگ می‌کنند و همیشه دشمن را حاضر و خود را در ید و قبضه او می‌بینند. در صحنه مبارزه ترسان و لرزانند اما در نبود خطر با مؤمنان برخوردهای تند می‌کنند، آنان را متهم می‌کنند و در موضع ادعا و خطابه می‌نشینند. کارهای بی‌هزینه‌شان را با ایمان و جهاد یکی می‌کنند. 🔻در سمت مقابل مؤمنان مبارز اما به اسوه (پیامبر) تاسی می‌کنند. در صحنه مبارزه و سختی‌های آن، ایمان‌شان بالا می‌رود، ایستادگی کرده و در ایمان و پذیرش هزینه‌های آن صداقت می‌ورزند. تبدل پیدا نمی‌کنند و پا پس نمی‌کشند، نه خودشان شل می‌شوند، نه دیگران را شل می‌کنند، برای هزینه دادن و مبارزه آمادگی دارند. یک وجهه این آمادگی برنامه‌ریزی برای مبارزه است. https://t.me/ensanenghelabeslami/217