══💝══════ ✾ ✾ ✾
❣﷽❣
#پـــایتـــخت_جهــانی_حـکـــومـت_امــام_زمـــــان_عج
5⃣
. نیروهای امنیتی سفیانی؛ که در تعقیب فراریان مدینه از چنگال حکومت وی میباشد و پیوسته اوضاع را جهت ورود لشکر سفیانی در موقعیت مناسب، زیر نظر داشته تا هرگونه قیام و نهضت امام مهدی(ع) را از ناحیة مکه، سرکوب نماید.
در برابر این تحرکات مخالف، ناگزیر یمنیها در مکه و حجاز دارای نقش خواهند بود، به ویژه از آن رو که حکومت زمینه ساز آنها، چند ماه قبل از ظهور تأسیس میشود، همچنانکه یاران ایرانی امام(ع) نیز در مکه حاضر میشوند، بلکه حضرت دارای یارانی از خود مردم حجاز و مکه و حتی بین نیروهای رژیم حجاز میباشد.
در چنین فضای موافق و مخالف، امام مهدی ـ ارواحناه فداه ـ برنامة نهضت خویش را از حرم شریف اعلان نموده، بر مکه استیلا پیدا میکند. البته طبیعی است که روایات، جزئیات این برنامه را مشروحاً بیان نمیکند، مگر آن مقدار که در پیروزی انقلاب مقدس، سودمند و مؤثر است یا لااقل ضرر و زیانی به بار نیاورد.
بارزترین حادثهای که روایات آن را بیان میکند، این است که حضرت مهدی(ع) در 24 یا 23 ذیحجه یعنی پانزده شب پیش از ظهور خویش جوانی از یاران و خویشان را جهت ایراد بیانیة خود به سوی اهل مکه اعزام میدارد، اما طولی نمیکشد بعد از نماز در حالی که پیام حضرت مهدی(ع) یا فرازهایی از آن را برای مردم خوانده، دشمنان به او حملهور شده و به طرز وحشیانهای وی را در داخل مسجد الحرام بین رکن و مقام به قتل میرسانند و این شهادت فجیع در آسمان و زمین اثر میگذارد.
این واقعه حرکتی آزمایشی است که فایدههای بسیاری را در بر دارد از جمله چهرة درنده خوئی حکّام حجاز و نیروهای کافر حامی وی را برای مسلمانان آشکار میسازد و نیز این حادثة تلخ، زمینه را برای نهضت حضرت مهدی(ع) که بیش از دو هفته بعد از آن حادثه طول نخواهد کشید فراهم میسازد و در اثر این جنایت وحشیانه و شتابزده، پشیمانی و ضعف بر تمام تشکیلات حکومتی آن سامان، سایه میافکند.
خبرهای مربوط به شهادت این جوان نیک سرشت در مکه، در منابع شیعه و سنی به طور متعدد و در منابع شیعه بیشتر است که نام او را غلام (نوجوان) و نفس زکیه نامیده است و برخی روایات نام وی را محمد بن حسن ذکر کرده.21 در روایتی مرفوع22 و طولانی که آن را ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل کرده، آمده است که فرمود: «قائم به یاران خود میفرماید: ای دوستان من، اهل مکه مرا نمیخواهند ولی من برای اتمام حجت، نمایندة خود را به سوی آنان میفرستم تا آنگونه که شایستة من است، حجت را بر آنها تمام کند... از اینرو یکی از یاران خود را فرا خوانده، بدو میگوید به مکه برو و این پیغام را به مردم آن سامان برسان و بگو: ای مردم مکه من پیامآور فلانی به سوی شما هستم، که چنین میگوید: ما خاندان رحمت و کانون رسالت و خلافت الهی و از سلالة محمد(ص) و از تبار انبیا میباشیم. از آن زمان که پیامبر ما به ملکوت اعلا پیوست تا امروز در حقّ ما ظلم شد و بر ما ستمها رفت و حقوق مسلم ما پایمال گردید اینک ما از شما یاری میخواهیم و شما ما را یاری نمایید. وقتی آن جوان این سخنان را ابلاغ میکند، بر او هجوم میآورند و او را بین رکن و مقام به شهادت میرسانند، او همان «نفس زکیه» است. چون این خبر به اطلاع امام میرسد به یاران خود میفرماید: نگفتم به شما که اهل مکه ما را نمیخواهند؟ یاران، حضرت را رها نمیکنند تا آنکه قیام مینماید و از کوه طوی با سیصد و سیزده نفر به تعداد رزمندگان جنگ بدر، فرود میآید تا آنکه وارد مسجدالحرام شده، در مقام ابراهیم چهار رکعت نماز میگزارد و آنگاه به حجرالاسود تکیه میدهد و پس از حمد و ستایش خدا و ذکر نام و یاد پیامبر و درود بر او، لب به سخن میگشاید، به گونهای که کسی از مردم چنین سخن نگفته باشد».23
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
📋مـطالـب کـانـال را بـراے دوسـتان وگـروهـهاے خـود ارسـال کنـــــید 🌹
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
@entezaar313
⚡️ݥعڔڣٺ ۏ زݩـ❣️.ڋڱے إښـݪأݥے🌈
══💝══════ ✾ ✾ ✾