بسم رب الحسین برگرفته از سخنرانی های استاد ره شرایط قبولی اعمال انشاءالله که تمامی اعمالی که انجام داده‌ایم، قبول باشد چرا که تلاش کردیم شرایط قبولی این اعمال را فراهم کنیم. از شرایط قبولی اعمال به درگاه الهی: اولین شرط قبولی، اخلاص است. کسی که مجلس برگزار می‌کند، مخلص باشد؛ کسی که تبلیغ می‌کند و روضه می‌خواند، خالص باشد و مستمع هم باید مخلص باشد. این سه وقتی خالص بودند، کامل می‌شود چرا که امام حسین علیه‌السلام راهی است برای رسیدن به رضای خداوند. بعضی خانم‌ها زمانی که روضه خانه‌ی فامیل باشد می‌آیند و در دیگر مجالس نمی‌آیند، این اخلاص نیست. سخنرانی که برای مجالس خود مبلغ مشخص می‌کند این اخلاص نیست. کسی که روضه‌خوان در خانه دعوت می‌کند، روضه‌خوانی را دعوت کند که دیگران او را کمتر دعوت می‌کنند. حاج عبدالله بدصدا تبریزی بود و جوانی‌اش را در راه امام حسین علیه‌السلام گذراند. زمانی که پیر شده بود دیگر مردم او را دعوت نمی‌کردند. می‌گوید شب اول محرم به درخت بادام خانه تکیه کردم و گریه کردم، گفتم حسین جان من اگر یک عمر نوکری استاندار تبریز را کرده بودم الآن بازنشستگی داشتم و مستمری می‌گرفتم، من خانواده‌دار هستم و زندگی‌ام خرج دارد و صدایم را مصرف راه تو کرده‌ام و کار دیگر بلد نیستم. گریه کرد و در خواب دید که امام حسین علیه‌السلام بالای سر او است به او گفت: منت بر سر من می‌گذاری؟ منبر رفتی و مزدت را گرفته‌ای، من منت‌پذیر کسی نیستم، من بدهکار کسی نمی‌شوم، آشیخ عبدالله من نوکرهایم را فراموش نمی‌کنم. با صدای درب بیدار شدم، از استانداری دنبالم آمده بودند که استاندار با تو کار دارد. رفتم، استاندار بلند شد، من را تحویل گرفت و گفت: آشیخ عبداللهِ روضه‌خوان، تویی؟ گفتم: آری. گفت: امسال منبر نرفته‌ای؟ گفتم: نه. گفت: من نه اهل روضه‌ام و نه گریه کن حسین‌ام و نه مجلس روضه برپا کن، اما در خانه خواب بودم، امام حسین علیه‌السلام را به خواب دیدم و به من فرمودند باید تو را در استانداری دعوت کنم روضه بخوانی و این مقدار به تو بدهم که تا آخر عمر برای تو کافی باشد. در آن دهه روضه برای کارمندان استانداری خواندم و عجیب اینکه صدایم مانند زمان جوانی شده بود. خدا رحمت کند شیخ عباس صاحب مفاتیح را، می‌گویند صدایش قشنگ نبود. می‌گوید وقتی طلبه بودم خیلی دوست داشتم برای امام حسین علیه‌السلام روضه با صدای خوب بخوانم. کدخدای جمکران چند روز مانده به محرم، چند طلبه دعوت می‌کرد و چند تا را انتخاب می‌کرد برای روضه‌خوانی. چند طلبه را فراخواند و من را هم فراخواند. به هر کدام از ما گفت روضه بخوانید و من روضه‌ی جناب حر را خواندم. از من خوشش آمد و گفت بمان. شب اول و شب دوم و شب سوم روضه‌ی جناب حر را خواندم. شب سوم به سراغم آمد و گفت فردا دیگر از جمکران برو، تو فقط روضه‌ی جناب حر بلدی بخوانی؟! فردا صبح به طرف قم حرکت کردم که دیدم مردم جمکرانی‌ به دنبالم آمدند، یکی دستم را بوسید و دیگری من را بغل کرد. گفتند: ما دیشب همه یک خواب دیدیم. در خواب امام حسین علیه‌السلام فرمودند: من روضه خواندن این جوان را دوست دارم چراکه با اخلاص می‌خواند اگرچه فقط روضه‌ی حر را می‌خواند. به من گفتند: برگرد برای ما روضه بخوان اگر چه فقط روضه‌ی جناب حر را می‌خوانی. شرط دوم: اینکه انگیزه‌ی ما از مجالس حسینی، تداوم این مجالس باشد و اینکه نهضت امام حسین علیه‌السلام حفظ شود. ادامه دارد هدیه ب روح مطهر استاد ره صلوات ⬇️⬇️ 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾•┈┈••✾❀🖤❀✾••┈┈✾••┈ https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m