✅ داستان ۱۰ دقیقه تأخیر مرحوم امام خمینی ره، دریکی از روزهای پایانی عمر، هنگام خواب به یکی از نزدیکان فرمود: اگرخوابم برد، اول وقت براي نماز بیدارم کنید سپس به خواب عمیقی فرو رفتند وقت نماز که شد ، آن فرد بـا خود گفت: اسـتراحت پس از عمل جراحی برای امـام مفیـد است ، کمی صبر میکنم وقتی سُرُم تمـام شـد، ایشان را بیدار مکنم. چنددقیقه‌ای گذشت ک امام ره چشمان خود را گشود و پرسـیدند:وقت نمـازشـده است؟ آن شخص مراقب گفت:بله امـام فرمودند:پس چرا بیدارم نکردی؟ عرض کرد : ۱۰ دقیقه بیشتر از وقت نماز نگذشـته است امام ، فرزندش ، آقاسـید احمـد ره را صـدا زده و با ناراحتی زیاد فرمودند: ازاول عمرم تابه‌حال، نمازهایم را اول وقت خوانده‌ام. الان که پایم لب گور است ، چرا باید ده دقیقه تأخیر بیفتد؟؟! 🌺کانال عرفان 👇 http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280