در درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان همیشه وقتی کار بالا میگرفت و به جنگ شهرها و زدن شهرها و شهرک های صهیونیست نشین میرسید و موشکباران لانه های کفتارها و شغال های صهیونیست آغاز میشد شاهد بودیم که بلافاصله اسرائیل دست به دامن قطر و مصر و اردن میشد و دستها را بالا میبرد و فوری درخواست آتش بس میکرد و با قبول شروط حماس و جبهه مقاومت آتش بس برقرار میگردید.
حالا چطور شد ایندفعه قضیه فرق کرد؟
آیا حجم آتش رزمندگان مقاومت کمتر بود؟
ایا موشکباران مقاومت این بار درد کمتری داشت ؟
یا اینبار چون رزمندگان مقاومت سیلی اول را زدند ؟
ماجرا چه بود؟
قرائن و شواهد میدانی نشان میدهد ماهها قبل از شروع طوفان الاقصی اسرائیل در صدد بود به صورت انفجاری کار غزه را یکسره کند و در مدت کوتاهی و بدون دادن فرصت واکنش به محور مقاومت ، کار را تمام کند اما با حمله پیشدستانه رزمندگان مقاومت مواجه شد و این نقشه به هم خورد و از آنجا به بعد که امریکا خود، در ابتدا مخالف این طرح بود کار را بدست گرفت و مسیر را به سمت راهبرد کلان خود تغییر داد و نگذاشت آتش جنگ فروکش کند
بله ماجرا این بود که اسرائیل باز میخواست دستها را بالا ببرد ولی آمریکا اجازه نداد.
راهبرد امریکا بخصوص دمکراتها باز شدن مسیر بندر حیفا در یک پروسه زمانبندی شده بود اما مقاومت اسرائیل را به تنگ آورد و آنها را وادار ساخت زودتر وارد معرکه شوند.
امریکا گفت چشمت کور دندت نرم حالا که شروع کردی باید اینبار کار را تمام کنی
اینجا جایی ست که مسائل جهانی به هم گره خورده باید رسالت خود را در راستای منافع غرب به انجام برسانی باید هر طور شده مسیر مقاومت در مقابل نفوذ امریکا در منطقه را باز کنی
کردیودر اقتصادی امریکا و اروپا از مسیر بندر حیفا و مناطق فلسطینی نشین ایجاب میکند برای دور زدن مسیرهای تحت نفوذ ایران و روسیه و چین این مسیر هموارشود. لذاامریکا بر ادامه جنگ و رسیدن به این هدف پافشاری میکند.
از سوی دیگر میبینیم سپاه و محور مقاومت پایگاههای امریکا را در سوریه و عراق زیر ضربه برده اند و شاید بعدا جاهای دیگر راهم زیر ضربه ببرند این بخاطر این است که اولا به لحاظ وظیفه اسلامی و انسانی میخواهند بمبارانهای هولناک و وحشیانه غزه متوقف شود و بمبارانهای وحشیانه را با زدن پایگاههای آمریکا معادل سازی کند که این سوزش به تن امریکا هم بنشیند و از اسرار بر ادامه بمبارانهای سنگین و بی وقفه که به منظور کوچاندن فلسطینیان انجام میگرد دست بر دارد و ثانیا راهبرد کلان امریکا در عبور کریدور اقتصادی اروپا وغرب از این مناطق محقق نشود
اکنون جنگ غزه و فلسطینیان به جنگ راهبردها تبدیل شده است.از یک سو آمریکا و اروپا و غرب در صدد باز کردن مسیر مقاومت و قیچی کردن مسیرهای حیاتی ایران و روسیه و چین هستند از سوی دیگر ایران و محور مقاومت در مقابل دورخوردن ایستاده اند. یعنی دقیقا همان نقشی که بسته شدن کریدور زنگزور در دور خوردن ایران و قطع ارتباطی ایران به اروپا میتوانست داشته باشد دقیقا همان نقش را باز شدن مسیر غزه و بندر حیفا در دور خوردن شاهراههای اقتصادی شرق به غرب از جمله ایران دارد.
@ersaly2