بیماری مزمنی به نام تحجر در
نظام پزشکی
در خبرهای خواندیم که مدتی پیش ۲۶ نفر از نمایندگان مجلس طرحی را به نام طرح تاسیس سازمان طب اسلامی را ارائه کرده اند، فارغ از نقدهایی که به این طرح و هر طرحی نوینی می توان داشت، همچنانکه انتظار می رفت ارائه این طرح مورد مخالفت شدید روسای نظام پزشکی و موجی از پزشکان قرار گرفت، اما چرا علی رغم ابلاغ و تاکید مقام معظم رهبری در ابلاغیه سیاست های کلی بهداشت مبنی بر توسعه طب ایرانی و اسلامی و استقبال گسترده مردم از احیاء و بکارگیری طب ایرانی و اسلامی، نظام بهداشت رسمی کشور همواره با هر حرکتی در راستای توسعه طب ایرانی و اسلامی با سیاست مشت آهنین برخورد می کند؟
بهتر است برای تبیین شرایط موجود نظام بهداشت و درمان رسمی کشور مثال ساده ای بزنم، تصور کنید نظام بهداشت ما مثل یک قطار در حال حرکت است، ما مردم ایران مسافرین این قطار، وزیر محترم بهداشت و معاونین و مدیران ایشان لکوموتیوران و کادر مدیریتی این قطار هستند و قطار روی ریلی حرکت می کند که یک لاین آن یعنی سیستم تشخیص، توسط مهندسان پزشکی، طراحی و ارائه می شود، آنها با واردات، مهندسی معکوس و اختراع صدها بلکه هزاران دستگاه الکترونیکی، در حال توسعه این لاین هستند و لاین دیگر این ریل، ریل درمان است، که توسط شیمی دان ها در کمپانی ها داروی های شیمایی تولید و جهت تجویز به پزشکان معرفی می شود.
حالا برخی از مسافران تصمیم می گیرند به دلیل مشکلاتی، از ابتدا سوار این قطار نشوند و با مرجوع کردن بلیت، با وسایل دیگری مثل هواپیما یا ماشین شخصی سفر کنند، برخی نیز در ایستگاه های بین راهی تصمیم به پیاده شدن می گیرند، مردم می پرسند، اگر سیستم بهداشت و درمان کارآمد بود، چرا میانگین عمر پزشکان از توده مردم کمتر است؟! به قول مشهور کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی، اگر کارآمد است چرا برای بسیار از بیماری ها مجبور هستیم تا آخر عمر دارو مصرف کنیم با این که می دانیم هر داروی شیمیایی عوارض خودش را دارد؟
چرا بجای کاهش آمار بیماری ها و مبتلایان، هر سال باید به تعداد تخت های بیمارستانی اضافه شود؟
چرا این ساختار پرمدعا و پرهزینه از درمان ویروسی ناچیز عاجز است و بیش از یکسال است که کل کشور را قرنطینه کرده است ولی هنوز کل مراکز آموزشی، فرهنگی، مذهبی و غیره تعطیل یا نیمه تعطیل است؟
اگر توصیه های پزشکان آنچنان که خود ادعا می کنند مبتنی بر آزمایش و شواهد علمی است، چطور بیش از یکسال با در اختیار گرفتن صدا و سیما و رسانه های جمعی، به صورت شبانه روزی و با ایجاد موج کرونا هراسی، مردم را دعوت به استفاده گسترده از مواد شوینده و ضد عفونی کردند بعد، یکی از مدیران بهداشت پس از یکسال خسارت عمومی، ایجاد موج وسواس، درگیر کردن ریه میلیون ها ایرانی و دریافت حق ضد عفونی، در مطب ها و بیمارستان ها، با لبخد جلوی دوربین ها ظاهر شد و گفت: ما فهمیدیم آن بگیر و ببندهای سال قبل اشتباه بوده و کرونا از طریق سطوح منتشر نمی شود!!!
از کجا معلوم یکسال دیگر مدیری نیاید و باز با لبخند ملیح نگوید که آمریکایی ها گفته اند که میزان تاثیر زدن ماسک در جلوگیری از ویروس کرونا مثل گرفتن پشه با طور دروازه فوتبال است!؟
واقعا عملکرد این سیستم در کاهش یا درمان بیمارهایی مانند انواع سرطان ها، دیابت، فشار خون و غیره چه بوده است؟! چرا هیچ مرجع رسمی نمی گوید میزان مرگ و میر ایرانیان بخاطر اشتباهات پزشکی چیست؟!
چرا ما مجبور هستیم که قبل از هر عمل جراحی برگه هایی را امضاء کنیم که بر اساس آن هر گونه پیگری قانونی از قصور یا تقصیر جراحان را از خود سلب کنیم؟ و صدها سوال بی پاسخ دیگر
در عوض مدیران جنتلمن وزارت بهداشت بجای پاسخ به سوالات کاملا منطقی مسافران، درها را بسته و اجازه خروج را به کسی نمی دهند و هر گونه سوال انتقادی یا ارایه راهکارها را با توهین و تهدید ساکت می کنند!
همه می دانیم نظام حکومت ما جمهوری اسلامی است و ما افتخار می کنیم که شاگرد اول دموکراسی در منطقه هستیم اما آیا دموکراسی و چند صدایی فقط در عالم سیاست ارزشمند است؟!
چرا منِ شهروندی که ماهیانه پول بیمه و بیمه تکمیلی می پردازم و یا بخش دیگر هزینه ها را نقدا پرداخت می کنم، حق نداشته باشم تا از میان ساختارهای درمانی شناخته شده در کشور، نوع ساختار درمان خودم را خودم تعیین کنم؟
روشن است که برای رسیدن به یک هدف، همواره راه های متعددی وجود دارد، پس چرا باید نظام بهداشت و درمان که به ناحق تمامی اختیارات حاکمیتی نظام را از آن صنف پزشکان کرده است، باید بتواند این حق را از مردم خود سلب کرده و هر نوع انتقاد مشفقانه یا ارائه طرحی مانند تشکیل سازمان طب اسلامی را به سخره گرفته و یا اساتید و فعالان طب، رفتاری قهری داشته باشند؟...👇👇👇
https://tn.ai/2477682