🔳 افغانستان، قربانی رقابتهای منطقهای پاکستان!!
🔹چند روز پیش در مطلبی نوشتم که ایران نه میتواند نظم آمریکایی را در افغانستان بپذیرد که باعث و بانی وضعیت فعلی این کشور هستند و نه میتواند نظم پاکستانی را بپذیرد که طالبان قرار است آن را نمایندگی کند. آنچه مدنظر ایران است، را باید در قالب «نظم ایرانی» تئوریزه کرد که هدف اصلی و غایی آن هم حفظ انسجام و تمامیت ارضی افغانستان، برقراری امنیت در این کشور، کمک به رشد و توسعه آن با تشکیل یک حکومت فراگیر با مشارکت همه گروههای قومی و مذهبی این کشور باشد. این «نظم» نه به نظر، که بدون شک اصلیترین و مهمترین راهحل مشکلات چند دهه گذشته این کشور است.
🔹با این حال، به نظر میرسد که در اسلامآباد تصمیمات به شکل دیگری اتخاذ شده و مقامات پاکستانی که از گذشته درس نگرفته و یا شاید هم ناچار هستند، دارند سرنا را از سر گشاد آن مینوازند و میخواهند به هر شکل ممکن در افغانستان یک «امارت اسلامی» شکل دهند که یک «خلیفه» یا به قول سهیل شاهین سخنگوی طالبان «امیر» (طرف فقط رویش نشده بگوید امیرالمومنین!) بر آن حکومت کند. حرکتهای طالبان در طول هفتههای گذشته در سطح افغانستان و موضعگیریهای مقامات سیاسی این گروه به خوبی بیانگر این مهم است که آنها در همه اهداف و برنامههای خود با پاکستان همراه هستند، کما اینکه فرماندهی نظامی طالبان هم بر عهده یک ژنرال پاکستانی است!!
🔹اقدامی که امروز پاکستان در افغانستان دارد تکرار میکند، درست مانند حرکت حکومت ترکیه در سوریه است، جایی که رجب طیب اردوغان تلاش کرد به هر شکل ممکن یک خلیفه داعشی را در مناطق گستردهای از عراق و سوریه تشکیل دهد. ترکیه برای رسیدن به این منظور و مقصود هر کمکی که توانست به داعش کرد تا به این مهم برسد، از کمک تسلیحاتی و اطلاعاتی گرفته تا حمایتهای اقتصادی و میدان دادن به داعش برای آوردن نیروهای تازهنفس از چهار گوشه جهان. اما سرانجام داعش چیزی نبود که اردوغان میخواست، او دنبال یک خلیفه بود تا رویاهای بر باد رفته خودش را در آن بازتعریف کند.
🔹حالا همین اتفاق در حال اجرا توسط حکومت پاکستان و دولت عمران خان است. سران پاکستان بدون توجه به تبعات درازمدتی که ممکن است یک «امارت اسلامی» بر آینده کشورشان داشته باشد، صرفا در این فکر هستند که یک حکومت وابسته و دستنشانده را در افغانستان به قدرت برسانند. در این رابطه بهتر است نگاهی به صحبتهای وزیر کشور پاکستان در مورد طالبان داشته باشیم که در نوع خود بسیار مهم است. شیخ راشد در نشستی خبری در شهر راولپندی ادعا کرد که آروزی پاکستان برقراری صلح در افغانستان است. وزیر کشور پاکستان اما در ادامه، حرفهایی را مطرح میکند که به نوبه خودش نشان از تفکرات عجیب و غریب سران اسلامآباد و رقابتهای منطقهای این کشور میدهد:
🔹«ابتکار عمل مذاکرات با طالبان افغانستان نه فقط برای پاکستان بلکه برای تمام منطقه مهم است. هیچ ابر قدرتی نمیتواند پاکستان را نادیده بگیرد. هیچ فشاری روی ما نیست. پاکستان هیچ پایگاهی را برای هیچ کشوری برای انجام عملیات در افغانستان فراهم نمیکند. حضور هند در افغانستان با شرمساری است و هیچ گزینه دیگری برای دهلینو نمانده جز اینکه پرسنلش را از افغانستان خارج کند. هند فعالیتهای تروریستی در افغانستان انجام میدهد و بیش از ۴۰ سال است که اخبار نادرست درباره پاکستان به سراسر جهان مخابره میکند. سرمایه گذاری چین در این کشور فقط زمانی ثمره میدهد که ثبات در افغانستان ایجاد شود.»
🔹بله، حقیقت ماجرا این است! پاکستان دلش برای مردم افغانستان به هیچ عنوان نسوخته و صرفا و صرفا دنبال رقابتهای منطقهای خودش با هند است و به همین علت هم تلاش دارد که حکومتی کاملا وابسته را در افغانستان سر کار بیاورد. پاکستانی که اگر «سگ دنبالشان کند، دو روپیه ندارند که جلویش بیندازند تا دنبالشان نکند» و خودشان آه در بساط ندارند، امیدوار هستند که پس از اشغال افغانستان با کمک طالبان و تشکیل یک حکومت کاملا امنیتی و نظامی با سرمایه چینیها دست به ایجاد برخی زیرساختها در این کشور بزنند! اظهارات وزیر کشور پاکستان نشان میدهد که آنها تا چه اندازه افکار پلیدی در سر دارند.
🔹در همین رابطه، سخنگوی طالبان هم در گفتوگویی با یک شبکه تلویزیونی پاکستانی سخنان جالبی گفته است. سهیل شاهین در مورد تماسها با هند گفت: «هیچ نشست یا تماسی نبوده است. ما انتظار داریم که هند بیطرف باقی بماند و این چالش ماست، چالش مردم افغانستان. دولتها میآیند و میروند؛ دولت کنونی بعد از اشغال تحمیل شده است. هند اگر مایل است باید با حمایت، خودش را با مردم افغانستان متحد کند، نه از طریق دولت تحمیلی.»
☑️در پستهای بعد، در مورد سخنان سهیل شاهین و مواضع و نگاه طالبان به حکومت خواهیم نوشت...
@syriankhabar