🌀 مجتهدی که برای عدم تأیید حزب بعث، پای خود را شکست 📝 پرتو اسلام سیاسی در نجف اشرف 👤 صفاءالدین تبرائیان 🔸 دیکتاتور بغداد (صدام) بر آن بود برای مشروعیت دادن به جنگی که علیه ایران به راه انداخته بود و آن را «قادسیه» می‌خواند، از علمای دین فتوا بگیرد تا با دستاویز قرار دادن آن تعداد بیشتری از جوانان را به قربانگاه اعزام کند. او به خوبی می‌دانست جوانان شیعه بر فتوای مراجع خود بسیار پایبند و مقید هستند و در آن شرایط که به رغم مجازات‌های سنگین، فرار سربازان از جبهه‌ها امری شایع بود، صدام تلاش کرد تا فتوایی مبنی بر حرمت سرپیچی از دستورات فرماندهان ارتش و این که این قبیل فراریان، محارب با خدا و شریعت هستند از علما اخذ کند. به همین خاطر علمای بزرگ و مراجع تحت شدیدترین فشارها قرار گرفتند. در این میان بی‌شک بیشترین تضییقات متوجه بود. 🔹 در همین راستا مقامات حکومتی مقدمات برگزاری کنفرانسی را در بغداد فراهم کردند و افراد مختلفی را به نجف اعزام داشتند تا با علما صحبت کرده و آنها را راضی به حضور در این کنفرانس کنند. ابتدا به سراغ خاندان بحرالعلوم رفتند. شاخص‌ترین عضو این خاندان در این مقطع زمانی آیت الله شهید آسید علاء بحرالعلوم بود. از ایشان خواستند خود را برای حضور در این کنفرانس آماده کند. ایشان اصطلاحا بین النارین قرار گرفت؛ 🔹 از یک طرف اگر در این کنفرانس شرکت کند به نوعی تایید نظام و حزب بعث و جنگ است و از طرف دیگر اگر شرکت نکند، او را به سختی مجازات می‌کنند و تحت فشار قرار می دهند. در این مقطع زمانی افراد خیلی راحت و به کمترین جرمی در عراق اعدام می شدند؛ چه عالم دین باشد و چه یک انسان عادی. ♨️ می‌گویند آسید علاء در این شرایط (بعد از مراجعت مأموران حاکمیت) نشست روی پله و با میله ای آهنی که وزن سنگینی داشت، بر پای خود ضربه زد و قلم پای وی شکست. اعلام شد که او از پله افتاده و پایش شکسته است. او را به بیمارستان منتقل کردند. وقتی خبر به گوش نیروهای امنیتی رسید به این اتفاق مشکوک شدند. تنها چند روز به شروع کنفرانس مانده بود. وقتی ماجرا را جویا شدند به آنها گفته شد که آسید علاء از پله افتاده است اما آنان نپذیرفتند و به منزل ایشان مراجعت کرده و سپس به بیمارستان رفتند و آنجا با مشاهده مدارک بیمارستانی، از صحت ماجرا مطلع شدند. 🔹 لذا توجه کنید که حضرات علماء - از خاندان‌های مختلف – از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی کردند. آنها برای این که هم بهانه دست صدام ندهند و هم در کنفرانس حاضر نشوند، این چنین فداکاری می کردند. 📌 مناهج: در قیام انتفاضه شعبانیه، آیت‌الله‌ سیدعلاءالدین بحرالعلوم که یکی از اعضای هیئت مرکزی اداره قیام بود پس‌ از شکست قیام، به همراه برادرش و دامادش آیت‌الله‌ سیدجعفر بحرالعلوم و دو فرزندش حجج‌اسلام سیدعلی و سیدمصطفی توسط عوامل صدام دستگیر و به شهادت رسیدند و دیگر خبری از پیکر پاک آنان به‌دست نیامد. 🌐 Manahej.ir/post/KHandan-Hakim @Manahejj