🔻 چرا باید از ماجرای سرکوب منتقدان نگران باشیم؟ 1⃣ تداخل سیاست و علم و تقلیل علم به ابزاری برای پیشبرد سیاست های دولتی تحت عنوان منافع نظام و مصالح ملی و در نتیجه مصادره آن به نفع افراد و جریان ها و باندها و ثبت آثار و عواقب آن به پای نظام. همیشه علم، منطق و عدالت اولین قربانی منافع سیاسی جریان های خاص است. لذا شاهدیم دولت و مسئولین عمدتا اقدامات خود را در لفافه و مخفیانه انجام میدهند و مردم را در جریان واقعیت و پشت صحنه برخی اقدامات غیر منطقی خود قرار نمی دهند. از مناظره، شفاف سازی، بیان نتایج تحقیقات و آمار طفره می روند و در صورت انتقاد دست به خشونت میزنند! وقتی نهادی حاکمیتی در برابر انتقاد، به جای اقناع دست به خشونت میزند نشان می دهد مبادی و مقدمات اقدامات مسئولین و دولت از نظر علمی، منطقی و قانونی زیر سوال است و توان اقناع عمومی را ندارند و از طرف دیگر تداوم آن سیاست منافع سرشاری برای دولت و مسئولین دارد. 2⃣ بر کسی پوشیده نیست که دولت ها تابع منافع جریان های سیاسی خاصی هستند حتی اگر با تابلوی انقلابی هم روی کار آمده باشند. ریل گذاری اجرایی کشور را جریان های لیبرال در دولت های گذشته انجام داده اند لذا دولت فعلی نیز با این جریان کنار آمده است. دولت فعلی نیز تحت تاثیر همان جریان ها مواضعی اتخاذ می کند که عملا در منافات شعارهای انقلابی انتخابات است. 3⃣دولت ها عمر کوتاه ۴ ساله دارند لذا هیچ وقت ریسک ساختار شکنی از وضع موجود و هزینه های آن را ندارند. چون ساختار شکنی هزینه هایش نقد و آنی است و دولت موجود باید پاسخ دهد اما آثار مثبت آن را دولت های بعد خواهند چید. به همین دلیل در برخی کشورها عمر دولت ها ۱٠ ساله تعیین می شود. دولت فعلی نیز متاسفانه جسارت ریسک پذیری و خطر برکناری مدیران و عناصر دولت های قبل را نپذیرفته است به همین دلیل شاهدیم در بسیاری از حوزه های مهم مانند: سیاست، اقتصاد، فضای مجازی، بهداشت و درمان،... همان سیاست های دولت های قبل را ادامه می دهند البته برخی اقدامات مثبت صورت گرفته است اما سطحی است نه عمقی و راهبردی. 4⃣ تلفیق پنهان کاری و عدم شفافیت با اجبار و خشونت و تداوم آن، آن هم در کشوری که ادعای دموکارتیک بودن و آزادی دارد قطعا نشان از انحراف بزرگ آن کشور از مسیر اهداف تاسیس آن یعنی آزادی و استقلال و قانون مداری است. واکسن اجباری تنها کلید رمز ورود دستگاه حاکمیت در مسیر یک طرفه و خطرناک استکبار و دیکتاتوری است. بیماری در انسان علائمی دارد: تب، رنگ پریدگی، تشنج،... حاکمیت نیز مانند انسان بیمار می شود و توسل به زور و تهدید و عدم شفاف سازی نشانه ای از آغاز بیماری حاکمیت است. بیماری حاکمیت نیز از مدیران و مسئولان آغاز می شود لذا این آنها هستند که بیمار قدرت و سیاست و باند بازی می شوند و لذا تلاش می کنند با بردن حاکمیت به طرف بیماری وانمود کنند این رفتار طبیعی حاکمیت است تا در برابر انتقادها پاسخگو نباشند! پیوند زدن واکسن که امری علمی و پزشکی است به سلامت مردم، ولایت پذیری، قانون، حقوق شهروندی،... نشان از اهداف دیگری دارد که مسئولان تلاش می کنند با پنهان کردن خود پشت این تابلوهای موجه، افکار عمومی را از اهداف خود و غیر منطقی بودن اصل واکسن اجباری منحرف کنند. 5⃣ بدعت های بزرگتر و خطرناک تر همیشه از بدعت های کوچک آغاز می شوند. تخم مرغ دزد شتر دزد می شود. دولت ها و مسئولین همیشه سیاست ها و برنامه های غلط و بزرگ آینده را با سیاست های و برنامه های کوچکتر آغاز می کنند خصوصا وقتی که آن ها را با مقدسات و اعتقادات مذهبی مردم پیوند میزنند. بدعت پیوند زدن واکسن به حقوق اولیه شهروندی زمانی خطرناک می شود که دولت ها مسائل دیگری را نیز به حقوق شهروندی پیوند بزنند و عملا مردم را به برده خواست های مشروع و نامشروع خود تبدیل کنند و مردم را به هر سمت و سویی که خواستند سوق دهند! روزی فرا میرسد که مردم عملا به حیوانات دست آموز دولت ها تبدیل شوند! 6⃣ از دست دادن پایگاه مردمی و پست و مقام از دغدغه های جدی مسئولین است. عمده پست و مقام ها(خصوصا دولتی) در دست باندها و جریان های مافیایی و خاص باقی مانده از دولت های گذشته است که منافع انان نیز عمدتا در تعارض با منافع مردم و نظام است لذا مسئولین تلاش می کنند به ابزار عوام فریبی، ولایت پذیری، دور زدن قانون متوسل شوند. از طرفی دیگر خود مسئولین نیز به جرگه همان باندها می پیوندند و عضو باشگاه شبکه ذی نفعان می شوند. ظاهرشان ثابت است و انقلابی(ریش و تسبیح و...) اما باطنشان دچار تغییرات جدی شده است مانند: مرندی، لاریجانی، قالی باف، هاشمی،... این دست افراد خطرشان برای نظام بیشتر است چرا که برای رسیدن به منافع خود ظاهر و سابقه موجه دارند و تلاش می کنند سیاست های نظام را هم در لفافه اهداف نظام، در راستای اهداف خود تغییر دهند! 🔰@esalat14🇮🇷