🚫 مفاسد حلول و اتحاد در تصوف 🔻اعتقاد به حلول و اتحاد که از جمله شرک آمیزترین اعتقادات صوفیه است مفاسد زیادی را به دنبال داشته که از ادعای الوهیت بزرگان صوفیه گرفته تا سجده بر زیبارویان و شاهد بازی و ترک تکلیف که همگی از اعتقاد به حلول و اتحاد سرچشمه گرفته‌اند. 🔻مطلب اجمالی_ ادعای الوهیت بزرگانی از صوفیه همچون حلاج که به کفر و ارتداد و در نهایت اعدام ایشان انجامید ازجمله مفاسدی است که برخاسته از حلول و اتحاد می‌باشد. همچنین حلول خداوند متعال در انسان ازجمله عقاید شرک‌آمیز صوفیه است که هر یک از فرقه‌ها و مسلک‌های صوفیه به طریقی با اعتقاد به آن به انحراف کشیده شده‌اند. تا جایی که پیروان ابو حلمان دمشقی هرگاه صورتی زیبا می‌دیدند بر آن سجده می‌کردند. [التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة، ج 1، ص 77] شیخ حر عاملی چندین مفسده برای اعتقاد به حلول و اتحاد برشمرده است. ادعای کشف و شهود و آگاهی پیدا کردن از غیب بوسیله کشف و شهود و در نهایت تساوی داشتن با ائمه اطهار، همچنین ترک جهاد و امربه‌معروف و نهی از منکر ازجمله مفاسد برخاسته از حلول و اتحاد به شمار آورده است. ✅پی‌نوشت: اسفراینی، شهفوربن طاهر، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره، ۱۳۵۹ ش، ج ۱، ص 77 💯مطلب تفصیلی_ یکی از بزرگ‌ترین مفاسد اعتقاد به حلول و اتحاد، ادعای خدایی و یا ادعای وحدت با خداوند متعال است که برخی از متصوفه به آن مبتلا بودند. چنانچه بزرگانی از صوفیه همچون حلاج و بایزید بسطامی از سردمداران این عقیده فاسد بودند. همچنین یکی از عواملی که باعث شد علما شیعه و سنی و همچنین بزرگان صوفیه حکم به کفر حلاج کنند همین عقیده او بود. بایزید بسطامی نیز بارها در قالب جملاتی همچون: «إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی؛ همانا من خدایم و نیست معبودی غیر من، مرا بپرستید.» یا می‌گوید: «سبحانی، سبحانی ما أعظم شأنی». [1] به بیان ادعای خود پرداخت و باعث شد او را از بعضی شهرها بیرون کنند.  🔻درباره این اعتقاد صوفیه باید گفت که حلول خداوند متعال در انسان ازجمله عقاید شرک‌آمیز صوفیه است که هر یک از فرقه‌ها و مسلک‌های صوفیه به طریقی با اعتقاد به آن به انحراف کشیده شده‌اند. اعتقاد سخیفی که قابل انکار نیست، چراکه برخی از سران تصوف و همچنین فرقه‌هایی در تصوف به اسم حلولیه و حلمانیه به‌راحتی دم از این اعتقاد زده‌اند. کما اینکه گفته شده در فرقه حلمانیه، پیروان ابو حلمان دمشقی هرگاه صورتی زیبا می‌دیدند بر آن سجده می‌کردند. [2] اعتقاد به حلول و اتحاد باعث شد، نظربازی و به‌تبع آن شاهدبازی در این فرقه و دیگر فرق صوفیه گسترش پیدا کرد. تا جایی که از روزبهان بقلی، اوحدالدین کرمانی و فخرالدین عراقی به‌عنوان بزرگ‌ترین موافقان این فرقه و مروجان این انحرافات نام برده شده است. کما اینکه روزبهان بقلی شیرازی می‌گوید: «در این چیزها (نظربازی) برای اهل عرفان، اسراری است که جز برای اهل آن نمی‌توان فاش کرد.» [3] درواقع ادعای حلول خدا در انسان‌های زیبارو و سر آلود بودن آن، بهترین عذر و بهانه صوفیان برای شاهدبازی بود. 🔻این دو فقط بخش کوچکی از مفاسد اعتقاد به حلول و اتحاد است، زیرا علما و متکلمین بزرگ شیعه که بارها به‌نقد حلول و اتحاد بر خواسته‌اند مفاسد بیشتری را برای این اعتقاد گفته‌اند. شیخ حر عاملی ازجمله علمایی است که چندین مفسده برای اعتقاد به حلول و اتحاد برشمرده است. ایشان ادعای کشف و شهود و آگاهی پیدا کردن از غیب بوسیله کشف و شهود را ازجمله مفاسدی می‌دانند که صوفیه بوسیله آن ادعا می‌کنند که در علم به غیب با ائمه اطهار (علیهم السلام) در تساوی هستند. از دیگر مفاسد ذکر شده برای حلول و اتحاد توسط ایشان این است که متصوفه مدعی‌اند که به هنگام کشف برخاسته از حلول و اتحاد، تکالیف از آن‌ها ساقط می‌شود. ایشان معتقد است که در صورت قائل شدن به این اعتقاد دیگر وجوب امربه‌معروف و نهی از منکر و همچنین جهاد برداشته می‌شود. ایشان همچنین معتقد است که باوجود کشف، لعن و نفرین هیچ‌کس جایز نیست گرچه هرگونه گناهی را آشکارا مرتکب شود، زیرا احتمال اتحاد وجود دارد. این در حالی است که در قرآن و روایات، تعداد زیادی از لعن و نفرین وارد شده. [4] این مفاسد تنها بخشی از مفسده‌های حلول و اتحاد است که مغایرت داشتن آن‌ها با دین اسلام کاملاً روشن و واضح است. مفاسدی زشت و مغایر با شریعت اسلامی، که بر خواسته از عقیده حلول و اتحادی است که باطل شدن این مفاسد دلیل بر بطلان ملزومات آن‌ها یعنی حلول و اتحاد خواهد بود. پی‌نوشت: [1]. واحدی (صالح علیشاه)، سید ‌ تقی، در کوی صوفیان، تهران، نخل دانش، 1384، ص 75 [2]. اسفراینی، شهفوربن طاهر، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره، ۱۳۵۹ ش، ج ۱، ص 77 [3]. بقلی شیرازی، روزبهان، عبهرالعاشقین، محقق هانری کربن