🔺 بنا بر یکی از نظریهها، وجود یا نبود پدر در سنین خردسالی، پدیده مهمی است که بر روند رشد جنسی افراد تاثیر میگذارد.
🔹 مطابق این نظریه، کودکانی که در پنج سال نخست زندگیشان از پدر محروم باشند، به این نتیجه میرسند که حمایت والدین همیشگی و پایدار نیست. همچنین، از نظر آنها، روابط صمیمانه افراد بزرگسال نیز موقتی و زودگذر است. این افراد معمولا زود به بلوغ جنسی میرسند روابط جنسی خود را در سنین پایین آغاز میکنند، و شرکای جنسی متعددی دارند - راهبردی که هدف آن، افزایش تعداد فرزندان است. ممکن است ویژگیهای شخصیتی برونگرایی و تکانشی بودن هم با این شرایط همراه شوند و آن را سهولت بخشند. این افراد دیگران را غیرقابل اعتماد و روابط میان فردی را موقتی و گذرا میدانند. آنها فرصتطلبانی هستند که در روابط جنسی گذرای خود با دیگران، فقط به فکر منافع خودشان هستند.
🏷 برعکس، افرادی که در پنج سال نخست زندگیشان از موهبت پدری مهربان و فداکار برخوردارند دیدگاه کاملا متفاوتی در مورد دیگران پیدا میکنند. از نظر آنها، دیگران قابل اعتمادند و روابط میان فردی همیشگی و پایدارند. این تجارب محیطی اولیه افراد را به سمت داشتن همسری دائمی سوق میدهند. چنین افرادی دیر به بلوغ جنسی میرسند؛ روابط جنسی خود را در سنین بالاتری آغاز میکنند؛ در پی برقراری روابط بلندمدت و صمیمانهای با دیگران هستند؛ و تعداد معدودی فرزند دارند که تمام هم و غمشان را صرف آنها میکنند.
❗️
شواهد تجربی چندی در تایید این نظریه وجود دارد، مثلا، شیوع بیبند و باری جنسی در میان فرزندان طلاق بیشتر از سایر کودکان است.
🔰مرکز تخصصی آموزش خانواده و مشاوره سردار شهید ابوالقاسم اسماعیل زاده
📲
https://zil.ink/esfcc.ir
🆔
@esfcc_ir