👥 بچه‌های دهه‌ی پنجاه-شصت وصله‌های سر زانو را یادشان هست. و به یاد دارند این «سنت رفو» کردن و استفاده‌ی چندین و چندباره فقط مختص شلوار نبود. ترمیم بخش جدایی ناپذیر زندگی بود از کیف و کلاه و کاپشن و کفش بگیر تا روابط خانوادگی و اجتماعی. 👣اینطور، ناخودآگاه در «سنت تعمیر» تمرین رواداری و مدارا داشته و رشد می‌کردیم. دوختن اجباری کفش‌ یا وصله کردن ناچار شلوارمان (به خاطر کمبود‌ها) در سطحی دست ما را چالاک می‌کرد و خرده سرگرمی برای خانواده یا خرده رزقی برای خیاط محل بود. در کنارش به ما می‌آموخت وقتی امکان «تعویض» نیست مشکل پیش آمده را باید مدیریت کرد. 🔹این «مهارت حل مسئله» در سطحی دیگر به ما می‌آموخت در رفاقت‌ها و شراکت‌ها هم اهل آشتی و «تعمیر رابطه» باشیم نه «تعویض سریع» آدمها. سهراب گفت«گاه زخمی که به پا داشته‌ام زیر و بم‌ های زمین را به من آموخته است» 🔸چند دهه بعد فضا که عوض شد انگار هول کردیم! گویا در مسابقه‌ی مصرف عقب افتاده‌ایم شروع کردیم به مصرف مبل، ماشین، لباس و آدمهای اطراف! همین نسلی که در سنت قناعت بزرگ شده بود هم خیال کرد سرش کلاه رفته و عقب افتاده. خب برداشت خطایی بود! 🔰مرکز تخصصی آموزش خانواده و مشاوره سردار شهید ابوالقاسم اسماعیل زاده 📲 https://zil.ink/esfcc.ir 🆔 @esfcc_ir