✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_صد_و_چهل
#خانومہ_شیطونہ_من
دستمو کشیدم و از اداره اومدم بیرون سوار ماشین شدم و راه افتادم طرف گلزارشهدا سرراه گلاب و گل هم خریدم وقتی رسیدم ماشین و پارک کردم و پیاده شدم اول رفتم سرمزار دایی عماد وبعداینکهیکمباهاشحرفزدمرویمزارگلابریختموگل های محمدی و پرپر کردم بلند شدم و رفتم طرف مزار محمدرضا که دیدم دوستاش سرمزار نشستن و دارن قرآن میخونن جلو تر نرفتم و دوسه تا مزار اون ور تر نشستم و سرمو گذاشتم روی زانو هام و به مزار محمدرضا خیره شدم نمیدونم کی و چطور خوابم برد با سوز سردی که اومد به خودم لرزیدم و آروم لای چشمام و باز کردم اولش با گیجی به اطراف نگاه کردم بعد فهمیدم کجام هوا کاملا تاریک شده بود و کسی تو گلزار نبود از جام بلند شدم تمام بدنم درد میکرد شاید الان اگه یه دختر دیگه به جای من بود از تاریکی و ساکتی اینجا میترسید ولی من ...... خدا و داشتم و دوتا از عزیزام اینجا بودن و از هیچ چیزی ترس نداشتم
=============
|
@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️