سوم خرداد ماه سالروز آزادسازی خرمشهر و خاطرات حاج محمدرضا مومنی (رزمنده دوران دفاع مقدس از روستای هامانه یزد)
محمدرضا مومنی در اواخر سال ۶۰ به عنوان بسیجی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد.
او پس از گذراندن دوره های نظامی در باغ خان به اهواز اعزام شد و پس از آموزش های فشرده تیپ کربلا در دانشگاه اهواز به عنوان نیروی پشتیبانی عملیات بیت المقدس در مرحله اول آماده شد.
ملاقات با صیاد شیرازی و دعاهای زیبای ایشان هرگز از یاد و خاطره ایشان پاک نمی شود.
در مرحله سوم عملیات به عنوان بیسیمچی گروهان از منطقه شلمچه وارد عملیات آزادسازی خرمشهر شد.
از زیر نور منور عراقی ها و با درگیری در دو جناح و و زمینگیر شدن در وسط نعل اسبی عراقی ها تکبیر گویان به سمت خاکریز دشمن حمله ور شد.
او از معجزه قرآن و عکس امام که در جیبش بود هم گفت، زمانی که فاصله کمی با دشمن داشت زیر آتش عراق یک تیر به سگک فانسقه اش اصابت کرد و کمانه کرد کا دل درد شدیدی گرفت و در همین موقع یک تیر رسام به قلب او اصابت کرد ولی به قرآن کوچکی که وسط آن عکس امام خمینی بود برخود کرد و به شکل معجزه آسایی زخمی نشد.
او شهادت فرمانده خود(شهید خداونده) که در کنارش بود را دید و بچه های گروهان را به پشت خاکریز برد.
در همین موقع بود که درد در زانوی پای چپش احساس کرد و توسط یکی از رزمندگان چفیه ای روی پایش بسته و به عقب آوردنش و پس از بستری در بیمارستان صحرایی با هلیکوپتر به اهواز منتقل شد و سپس با هواپیما به بیمارستان فیروز آبادی تهران و در آنجا بستری شد.
[کتاب تاریخ و فرهنگ هامانه صفحه ۲۰۷]
➖➖➖➖➖➖➖
🔸رسانه روستای هامانه
@hamaneh