⭕️ دو گرفتاری اصلی دولت روحانی....
1⃣ آخرین روز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بود؛ 27اردیبهشت 97. آقای روحانی در اردبیل با طعنه و کنایه گفت «بابا جمعه تموم میشه و شنبه میاد. چه جور آب و صابون بیاریم، رویتان را بشوریم؟... کاسبان تحریم! ناراحتید که تحریمها رفت؟ تحریمها دیگر بر نمیگردد. شما میخواهید مذاکره کنید؟ شما زبان مذاکره با دنیا را بلد نیستید». اما یک سال بعد، آمریکا بدون پرداخت کمترین هزینه، رسما زیر میز برجام زده و اکنون عوام و خواص میپرسند تیم آقای روحانی، چهقدر دست و رو شسته و بیدار، پای میز مذاکرات رفته بودند و چرا مفاد توافقی را پذیرفتند که تعهدات سنگیناش برای ما بود و خروج بیهزینهاش برای آمریکا؟!
2⃣ مردم، طبعا از اینکه وعدههای اقتصادی برجامی کاملا برعکس از آب درآمده - هم امتیاز دادهایم و هم چالشهای اقتصادی سختتر از ماقبل برجام را بهجان خریدهایم- ناخرسند هستند؛ تا آنجا که آقای «صادق-ز» بهعنوان مجلس گرمکن ستادهای انتخاباتی روحانی به ستوه آمده و میگوید «تعداد قابل توجهی، دچار احساس تلخ پشیمانی شدهاند. پشیمانی از رای به روحانی، آن قدر بالا گرفته که شاید اگر فردا انتخابات مجدد برگزار شود، روحانی شاید 10 میلیون رأی هم نیاورد. مدتهاست در هر جمعی، بهخاطر تلاش در انتخابات، مورد شماتت قرار میگیرم... دولت ظرف 10 ماه گذشته به شدت و به شکلی باور نکردنی، اعتبارش را از دست داده است... سرعت پشیمانی و ریزش آرای روحانی حیرتانگیز است. کسر قابل توجهی احساس میکنند سرشان کلاه رفته است».
3⃣ عباس-ع یکی دیگر از حامیان روحانی در انتخابات 96، به روزنامه ایران گفته است «موقعیت دولت، ضعیفتر شده. زیرا شعارهایی درباره برجام داده شد که واقعی نبود. نباید برای عبور از مشکلات، برجام را بیش از ظرفیت آن، برجسته میکردند... مردم کاری به صحبتهای رئیسجمهور و دیگران ندارند، میخواهند بدانند وضعیت روال زندگی آنان چگونه خواهد بود... وقتی قول قطعی داده میشود که ارز افزایش یا نوسان نخواهد داشت، اما بلافاصله آن اتفاقات میافتد، این دیگر ربطی به جناح مقابل ندارد».
4⃣ آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی، بر حجم وعدههای قبلی افزود و بر اثر برخی مشورتهای مسموم، مواضع بهشدت رادیکال اتخاذ کرد تا آنجا که از ژست اعتدالی وی تقریبا هیچ نماند. افراطیون مدعی اعتدال و اصلاحات میدانستند کارنامه ۴ ساله دولت، تقریبا پر از خالی است. بنابراین پوست خربزه رفتار رادیکال را زیر پای روحانی گذاشتند. این طیف، مصیبتی بزرگ هستند. خود را همراه نشان میدهند اما تاثیری جز آشفته حالی، سوء مدیریت، غفلت از اولویتها، حاشیهزدگی و ضعف عمومی دولت ندارند. بارها با گستاخی گفتهاند «روحانی، نه گفتمانی از خود دارد و نه رایی، رای هایش متعلق به ماست» و «دولت روحانی، رحم اجارهای ما اصلاحطلبان است»! چالش سوءمدیریت و ناکارآمدی به جایی رسیده که روحانی اخیرا دوبار در محافل عمومی، برخی وزیران و مدیران ارشد دولت را تخطئه کرد؛ حال آنکه ریشه اصلی گرفتاری، اعتماد بلا وجه به دشمن خارجی و طیف افراطیون مدعی اصلاحطلبی در داخل است. بدون غلبه بر این دو چالش خودساخته و تغییر مسیر راهبردی، گره فروبسته ناکارآمدی دولت گشوده نخواهد شد.
5⃣ طبیعتا باید در مواجهه با فشارهای دشمن، همبستگی و اتحاد در جبهه داخلی را تقویت کرد. اما وحدت حول کدام محور، با چه کسانی و برای کدام هدف؟ افراطیون مدعی اصلاحطلبی میگویند حالا که شرایط کشور ویژه و حساس است، بیایید گفتوگوی ملی کنیم و آشتی ملی راه بیندازیم و از گذشتهها بگذریم و وحدت کنیم. کدام آشتی ملی؟