. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۳۱ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: عبد صالح متقی «حاج ملا علی کازرونی» که چند داستان از ایشان نقل گردید، عجایبی از اجابت دعاها و الطاف و عنایات حضرت آفریدگار جل جلاله دارد از آن جمله فرمود: سفر حج که خداوند میسر فرمود، با هواپیما از کویت برای جده حرکت نمودم، نزدیک جده که رسید به وسیله بلندگو اعلان کردند که چند دقیقه دیگر به جده می‌رسیم و باید هرکس چمدان خود را همراه برداشته و آماده تفتیش [بازرسی وسائل] باشد، دست در جیب خود نمودم که کلید چمدان را بیرون بیاورم دیدم نیست، یادم آمد که در منزل فراموش کرده‌ام همراه بیاورم، بسیار ناراحت شدم و با توجه کامل، عرض کردم پروردگارا! من میهمان تو هستم و ممکن است نبودن کلید چمدان در این بازرسی برای خودم و حاجیان همراه من مشکل ایجاد کند. بعلاوه، ساعت دیگر می‌خواهم برای دخول خانه‌ات مُحرم شوم. لباس احرام هم داخل چمدان است، خدایا چکنم؟ می‌فرمود: به خدای لاشریک له، در آن حال کلید در دامن من افتاد به طوری که «پسر مرحوم سید حسن دندانساز» که پهلوی من نشسته بود متوجه شد و پرسید چه بود؟ حقیقت مطلب را به او گفتم کلید را برداشته شکر خدای را بجا آوردم. ✍️ آیت الله شهید دستغیب افزوده است: در ذیل داستان ۲۵ گفته شد این قسم اجابت دعوات و خوارق عادات از یک بنده شایسته الهی جای شگفتی نیست. و در ادامه نیز نکاتی را در مورد این نوع اجابت دعاها یادآوری فرموده‌اند 🔻ببینید🔻 📡ا https://b2n.ir/r25604 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .