#چندخط_روضه
#شب_جمعه
⚫️
روضه ی رسول ترک
♦️لات بود، سر و وضعش خوب نبود، اومد مجلس امام حسین (علیه السّلام)، صاحبان هیئت بیرونش کردند، گفت ای بابا ! مجلس مال یکی دیگه است، حسین ! خیال کردم خیمه، خیمه ی توست اومدم، اگه می دونستم اینها صاحب خیمه اند نمی یومدم، من اصلاً خونه ی اینها نیومدم، تو که می خواستی دست شمر را هم بگیری، آقا باشه !! من رفتم، هی با خودش می گفت: من امشب مجلست را خراب کردم، شب رئیس هیئت خوابیده، گنبد و بارگاه حسین (علیه السّلام) را دید، قافله ی عزادارها، دسته دسته می آمدند، دید یه سگی قافله ها را نوبت نوبت می بره و می آره، دید سگه سرش مثل آدمه، اومد دید همون رسولِ ترکه …. از خواب پرید ، به سرش زد …
💠(آقایه جایی ما را هم قبول کن، گوشه کنارها کاری دست ما بده) بزرگان هیئت را جمع کردند اومدند، در زدند، رسول کارت داریم بیا، گفت: من نمی آم، من بخوام بیام یه شرط دارم، خودت یه قلاده گردنم بنداز، بیام ….
▪️
روضه دواي هر دردۍ است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
انتشار مطالب با اسم کانال و لینک زیر بلامانع است🌹
🔹️
#کانال_مبلغان_استان_همدان
┏━━━🌸🍃🌺🍃🌸━━━┓
https://eitaa.com/ezamemoballeghhamedan
┗━━━🍂