🔺پیام‌های نظامی قبل از واقعه! در روزهای اخیر به موازات بالا رفتن احتمال نزدیک شدن حمله اسرائیل به اهدافی در ایران شاهد اتفاقات زیرپوستی مهمی در منطقه هستیم که بیشتر به تبادل پیام هشدار با چاشنی بازدارندگی میان ایران، آمریکا و اسرائیل شباهت دارد. در روزهای گذشته حملات آمریکا و انگلیس به انصارالله یمن شدت و گسترش قابل توجهی داشت که نباید آن را صرفا در چارچوب حملات چند ماه اخیر در واکنش به اتفاقات دریای سرخ علیه کشتی‌ها تفسیر کرد. تشدید و گسترش بمباران یمن با حمله احتمالی اسرائیل به ایران پیوند دارد. گویا آمریکا می‌خواهد با هدف قرار دادن اهداف مهم انصار الله، مشارکت آن را در واکنش ایران به حمله اسرائیل و چه بسا در هر جنگ احتمالی منطقه‌ای به حداقل ممکن برساند. همچنین احتمالا آمریکا خواسته است با استفاده از بمب‌افکن‌های B52 برای نخستین بار در یمن و کاربرد بمب‌های سنگرشکن علیه اهداف زیرزمینی، هشداری را نیز به ایران مخابره کند؛ با این محتوا که در صورت تعدی از حدود مشخصی در پاسخ به حمله اسرائیل، آمریکا ممکن است برای حمله به تاسیسات راهبردی در زیر زمین اقدام کند. اما از دیگر سو، در تحولی، حزب‌الله در یک هفته اخیر به شکل چشمگیری حملات خود علیه اسرائیل را شدت بخشیده است. شدت گرفتن حملات حزب‌الله هم صرف نظر از این که نشانه دیگری از خروج این حزب از شوک ترورها و عبور از اختلال پیش آمده در سیستم کنترل و فرماندهی باشد، بی‌ارتباط با حمله احتمالی اسرائیل به ایران نیز نیست. در واقع بالا گرفتن حملات کمی و کیفی حزب‌الله از حمله به پایگاه گولانی تا منزل نتانیاهو را می‌توان نوعی پیام هشدار از جانب ایران با هدف تاثیرگذاری بازدارنده بر حمله احتمالی اسرائیل دانست. در واقع حزب‌الله و ایران می‌خواهند با تشدید حملات و هدف قرار دادن اهداف حساس بر محاسبات دولت اسرائیل تاثیر بگذارند. به نظر می‌رسد که نتانیاهو نیز این پیام را دریافته و به همین خاطر امروز در واکنش به حمله پهپادی به منزلش گفت که تا آخر پیش خواهد رفت و چیزی مانع او نخواهد شد. پوشیده نیست که حزب‌الله خط مقدم ایران به شمار می‌رفت و در مواجهه تهران و تل‌آویو قسمی بازدارندگی هم برای ایران خلق کرده بود. در واقع قدرت حزب‌الله با توجه به نزدیکی جغرافیایی همواره در محاسبات اسرائیل در مواجهه با ایران به عنوان یک متغیر مدنظر بود. حتی زمانی هم که عملیات «وعده صادق 1» انجام شد، با وجود اطلاع اسرائیل از بخش مهمی از اندرون حزب‌الله - چه به وسیله پیجرها چه بی‌سیم‌ها چه رخنه انسانی- اما از واکنش جدی به ایران پرهیز کرد. یک دلیل مهم این پرهیز نگرانی از وجود نیمه پنهان و ناشناخته‌ای در توان حزب‌الله بود و دلیل دیگر هم آماده شدن برای جنگ لبنان بود. اما پس از ترور سید حسن نصرالله و فرماندهان بلندپایه حزب‌الله و اختلال پیش آمده در سیستم کنترل و فرماندهی، عدم واکنشی بزرگ از جانب حزب به ترور دبیرکل خود، این ادراک را در اسرائیل ایجاد کرد که نیمه پنهان خطرآفرینی در حزب‌الله باقی نمانده و به این برآورد رسید که در حملات آسیب جدی دیده است. اما حسب رصد رسانه‌های اسرائیلی، شدت تدریجی تصاعدی حملات حزب‌الله در دو هفته اخیر، گسترش حملات موشکی به عمق اسرائیل (و ایجاد موجی از رعب علی رغم نبود تلفاتی جدی)، حمله پهپادی دقیق به پایگاه گولانی در جنوب شهر راهبردی حیفا به نوعی برای اسرائیل شوک‌آور بود و ادراک قبلی آن نسبت به نبود نیمه پنهانی در حزب‌الله را مغشوش کرد. در کنار آن، حمله پهپادی امروز به منزل نتانیاهو این ادراک را مغشوش‌تر و شوک دو هفته اخیر اسرائیل را به ویژه در جامعه اسرائیل تعمیق کرد. این حمله به نوعی عبور از خیلی از خطوط قرمز اسرائیل بود؛ البته خود رژیم نیز تصور نمی‌کرد که حزب‌الله توان آن را داشته باشد که با عبور از همه سامانه‌های پدافندی، منزل نخست‌وزیر را مورد اصابت قرار دهد. به نظر می‌رسد که آمریکا دیگر مخاطب حمله پهپادی به منزل نتانیاهو بود. احتمالا ایران با نمایش متفاوتی از توان پهپادی خود در جنگ لبنان خواسته باشد این پیام را هم به آمریکا برساند که می‌تواند دهها و صدها پهپاد از این نوع را همزمان در صورت وقوع جنگی به سمت اهداف آمریکا در منطقه روانه کند. اکنون پرسش این است که اسرائیل و آمریکا عملا با این وضعیت چه برخوردی خواهند کرد؟ آیا پیام هشدار ایران بر محاسبات اسرائیل درباره کمیت و کیفیت حمله احتمالی اسرائیل تاثیری جدی خواهد گذاشت؟ یا نتانیاهو پس از این حمله مصمم‌‎تر خواهد شد؟ همچنین آیا پیام‌های نظامی آمریکا و ایران از یمن تا لبنان می‌تواند مانع وقوع جنگ در منطقه شود؟ یا احتمال آن را افزایش می‌دهد؟ منطقه روزهای حساس و تعیین کننده‌ای در پیش دارد.