🔴 چرایی حمایت از «حاکم دمشق» در فتنه شام قبل ظهور؟ ✍️ مصطفی امیری ▪️با توجه به اینکه قبلا جایی خونده بودم اصهب و ابقع و سفیانی هر سه تاشون بر باطل هستند و جنگ بین اونا به شیعیان ربط نداره پس آیا میتوان نتیجه گرفت که نباید در فتنه شام دخالت کرد و طرف باطل را گرفت؟ ▪️فرمایش شما، اشتباه است. ▪️زیرا در احادیث تصریح نشده، اصهب باطل است بلکه قید شده جنگ بر سر قدرت و حاکمیت شام است: ▪️«ثلَاثَةُ بِالشَّامِ كُلُّهُمْ یطْلُبُ الْمُلْك»‏[1] ▪️خوب این وسط، از بین سه پرچم و قدرت نظامی، اگر قرار بر تامین امنیت شیعیان منطقه شام و مراکز مقدسه شیعی باشد، از کدام جریان باید حمایت کرد: از حکومت یا معارضین یا سفیانی؟ ▪️سفیانی که دشمن امام عصر است. می‌ماند اصهب و ابقع. ▪️با توجه به جوهره معنایی اصهب که بیان گردید خیر الموجودین است و بر سایرین برتری دارد[2]؛ ناگزیر برای برای تامین امنیت شیعیان منطقه شام باید از اصهب حمایت کرد. ▪️طبق گزاره حدیثی در کتاب «الکافی» کلینی[3] که مشابه آن در دیگر کتب معتبر نیز نقل شده است[4]، از امام معصوم درباره فروش سلاح و کمک نظامی به برخی از طرف‌های درگیر در «منطقه شام» -که در جبهه حق، قرار ندارند اما در حال جنگ با «دشمن اصلی» شیعه هستند- سوال می‌شود ▪️امام معصوم، پاسخ می‌گویند: «حتما به اهل شام، سلاح بفروشید و در اختیارشان قرار دهید. زیرا به واسطه این کار، دشمنان اصلی شیعه (رومی‌ها)، از مرزهای بلاد شیعی دور و نقشه‌های غربی‌ها، خنثی و نابود می‌شود؛ اما هرگاه جنگ با شیعه رخ داد، دیگر اقدام به فروش سلاح و کمک نظامی به حکومت شام نکنید»[5]. ▪️همچنین آیا شایسته است به صرف اینکه پایان فتنه شام، آغاز فتنه سفیانی خواهد بود، از همکاری و تقویت نظامی «مخالفین»ِ سفیانی -که در جبهه مقابل غربی‌ها و حاکمان عربی قرار دارند- چشم‌پوشی کنیم؟ ▪️«اصهب» به عنوان حاکم سوریه در تحولات فتنه شام، مخالف اعراب است[6] و بر سایرین نیز برتری دارد[7] و در تقابل نظامی با «ابقع»- تشکّل‌ نظامی مرتبط با عرب‌ها و رومی‌ها- در فتنه شام است[8] ▪️بنابراین «سفیانی» -حاکم آینده سوریه در عصر ظهور- که دشمن اصلی امام عصر است؛ از طرفی بیان گردید، «ابقع» نیز با دشمنان (اعراب و غربی‌ها) در ارتباط است. و اگر قرار بر مداخله نظامی در جهت «امنیت» شیعیان منطقه شام و دفاع از «حریم» اهل‌بیت و «مراکز مقدسه» در سوریه باشد، ناگزیر باید از «اصهب» حمایت کرد و البته الزاما دلالت بر حقانیت «حامیان اصهب» ندارد[9] ✅ پی‌نوشت: 1. طوسی، الغیبة، ص۴۶۳. 2. ابن‌سیده، المحکم و المحیط الاعظم، ج۴، ص۲۰۹ 3. کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۱۲. 4. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۷۵. طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵۳. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۰۲. 5. کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۱۲ 6. جوهری، الصحاح، ج۱، ص۱۶۶ 7. ابن‌سیده، المحکم و المحیط الاعظم، ج۴، ص۲۰۹ 8. ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۱، ص۱۴۶ 9. نیلی نجفی، سرور اهل الایمان، ص۳۱