روایت ضرغامی از زندگی احمدی نژاد عزت الله ضرغامی در مصاحبه با سازندگی گفت: آقای بسیار پرکار بود و چون وقت زیادی می‌گذاشت و به خصوص در سطح ملی و استان‌ها خودش ورود می‌کرد در جریان جزئی‌ترین مشکلات کشور بود، لذا خیلی از دستوراتی که به‌موقع صادر می‌کرد باعث رفع مشکلات می‌شد. روحیه او روحیه کار و اجرا و تشخیص درست بود. برخلاف آقای روحانی که پروتکل‌های زیادی برای خودش دارد؛ احمدی‌نژاد اینطور نبود و این به او کمک می‌کرد. مثلا من با ایشان یک سفر خارج رفتیم. سفر طولانی بود و چند ساعت در هواپیما بودیم. همه حرف‌هایمان را گفتیم و تصمیماتمان را گرفتیم. بعد ایشان خسته شد و می‌خواست بخوابد. به من گفت شما نمی‌خوابید؟ گفتم نه. خودش یک پتو گرفت و همانجا زیر صندلی دونفره ما و در کف هواپیما پتو را انداخت و خوابید. خوابش هم عمیق بود. هرازگاهی غلت می‌خورد و زیر پای من می‌آمد؛ من پایم را جمع می‌کردم که سر رئیس‌جمهور را لگد نکنم. (خنده) او واقعاً مردمی بود، به همین اندازه که می‌شنوید راحت بود. در همان چند ساعت پرواز که کنار من نشسته بود، بدون واسطه هرچه حرف داشتیم به هم گفتیم. این حسن یک رئیس‌جمهور است. آقای احمدی‌نژاد چون مقید به پروتکل نبود، کارهایش خیلی راحت جلو می‌رفت. در سفرهای استانی یا ارتباط با مردم و وزرایش راحت بود. اما چه دورانی که ایشان رئیس ‌جمهور بود و چه دوران بعد از ریاست‌جمهوری ‌اش این حواشی ادامه پیدا کرد. محور اصلی این حواشی هم آقایان مشایی و بقایی بودند. من آخرین باری که با ایشان صحبت کردم حرفم این بود که برای انتخابات ریاست‌جمهوری وقتی رهبری از شما خواست که وارد انتخابات نشوید نباید وارد می‌شدید. من دلیل این مخالفت را می‌دانستم و به ایشان هم گفتم. البته ارتباط ما در حد سلام و علیک و تلفن ادامه دارد. حتی من چند وقت پیش منزل ایشان رفتم. خانم ایشان شام درست کرد و خوردیم. در همان منزل کوچک ایشان که اگرچه بازسازی کرده اما خیلی کوچک بود و یک زندگی کاملا معمولی مشابه طبقه فرودست جامعه داشت. یک آشپزخانه کوچک که مثل خانه‌ های قدیمی با پرده جدا شده بود؛ در مدتی که آنجا بودم همسر ایشان در آشپزخانه بود و می‌خواست کتلت درست کند؛ دو ساعت سروصدای پخت و پز و جلز و ولز روغن در ماهی‌تابه می‌آمد و بوی در اتاق پیچیده بود. این زندگی احمدی‌نژاد است و اینها ارزشمند است.