💥 انسان چگونه از زلزله یا بیماری یا حوادث دیگر نترسد؟ ‌«انسان، فقير است. نمی‌توانيم فقير نباشيم. فقير بودن چيز خيلی خوبی برای ماست؛ «يا ايها الناس أنتم الفقراء إلي الله». ولی اگر اين فقر را به جايی تکيه دادی، به زمين، به زبانَت، به گوشَت، به چشمَت، به آب، به خورشيد، ماه، پدر، تجارت، خانه، کتاب، استاد و... تکیه دادی، به همين اندازه مشرک می‌شوی. در اين حالت، وقتی زمين زير پايت سفت است، آرام هستی و وقتی زلزله شد، می‌ترسی. طبيعی است آدمی که به سفتیِ زمين، آرام است، وقتی زمين متزلزل شد، می‌ترسد. چرا نترسد؟ ولی کسي که اتکائش به سکونت زمين نيست و می‌داند اوست که دارد زمين را آرام نگه می‌دارد، چنين کسی وقتی زمين هم می‌لرزد، نمی‌ترسد. می‌گويد: مگر تو قبلاً من را نگه می‌داشتی که حالا که تکانم می‌دهی، بترسم؟ کسي که اتکائش به آب نيست، همه آب‌های زمين هم خشک بشوند، طوری نمی‌شود و اتفاقی نمی‌افتد! می‌پرسد مگر تا به حال شما ما را سيراب می‌کرديد، که حالا شما که نباشيد ما تشنه بمانيم؟! معنی اطمينان نفس اين است: «ِأَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب». يعنی اگر کسی به مقامی رسيد که خداي متعال به او توجه پيدا کرد و متوجه او شد و او هم متوجه خدا شد، اين شخص به مرحله آرامش می‌رسد. قبل از آن، آرامشی نيست. آدمی که روي موج، خانه می‌سازد، او، آرام نيست. موج زير پای انسان می‌لغزد.»