گفتم: حاجی چجوری شد که توی جبهہ‌شیمیایی شدی؟؟ سرفہ‌امانش نمی‌داد لبخندی‌زد و با صدای‌ضعیفی گفت: 🙂 هیچی داداش! سه نفر بودیم با دو تا ماسڪ...🌱 💕❤️💕