🌙 🌹همسر این شهید بزرگوار گفت: یادمه یک سال برای مسافرت به شیراز که منزل یکی از آشنایان دورمان بود رفتیم. در بین راه حتماً برای استراحت طبق معمول به امامزاده‌های بین راهی می رفتیم. 🌹 وقتی که به شیراز رسیدیم، چون از قبل هماهنگ نکرده بودیم متوجه شدیم که میزبان عروسی دارد و از دیدن ما هم خیلی خوشحال شدند. 🌹روز عروسی حسن آقا متوجه شد که داماد ماشین ندارد و هرچه گشتند در همسایه و فامیل نتوانستند ماشین عروس تهیه کنند. حسن آقا خود پیش‌دستی کرد و با افتخار تمام گفت که می توانید ماشین مرا اگر قابل می دانید برای ماشین عروس استفاده کنید. خیلی خوشحال بود که توانسته کار کوچکی انجام دهد. 🥀 🥀 🕊🌷 ✨ ✨🌙