خود خطا كاريم و مردم را قضاوت ميكنيم پای دار هستيم و از مقتول شكايت ميكنيم هر جفايی را كه گويی ما به دنيا آن كنيم با چه حسی ديگران را هم هدايت ميكنيم مال مردم ميخوريم و دم ز ايمان ميزنيم چون به خلوت ميرويم از خود برائت ميكنيم خود گنه كاريم و اهل صد ريا و اختلاس روز روشن گرد هم دنيا رو لعنت ميكنيم آبروی عالم و آدم به غفلت ميبريم چون به مال خود رسيم از آن صيانت ميكنيم ما كه خود بيمار و از درمان آن وامانده ايم تا به هر كس ميرسيم او را طبابت ميكنيم غافل از اينم كه ما دركار خود جا مانده ايم پس چرا از غيره و ذالك حمايت ميكنيم زندگی كوتاه و اين دنيا بود نا پايدار بهر اين دنيای فانی هم جنايت ميكنبم مانده ام در پاسخ اين گفته های بی جواب از چه رو باچشم بسته خواب راحت ميكنيم 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh