از جمله مسائل متداول بین اهل طریقت این است که به هنگام شنیدن نام امیرالمومنین(ع) لفظ مقدس هو را استعمال میکنند. اول باید پرسید مدلول هو چیست وبه چه معناست؟ دوم آنکه آیا میتوان نام امیرالمومنین(ع) را به هنگام شنیدن ویا تلفظ هو به کار برد؟ به اذعان عرفا خداوند متعال دارای دو حیث و بُعد میباشد: ۱_مقام ذات ۲_مقام الوهیت ۱_مقام الوهیت: آنجا که انسان خدا را یاد کرده و او را صدا میکند، از او سخن گفته ودر تعریفش مطالبی بیان میکند،فی‌الواقع درحال بیان اسماء وصفات اوست، هرکسی هرچه از خدا بگوید اسماء او را بیان میکند.خدا همان حیّ حکیمِ رحمان ورحیم وهمان ذوالجلال قادر وجبار منتقم است.تمام این مُعرِفات وهرچه درباب او گفته شود اشاره به مقام الوهیت یا مقام اسماء وصفات دارد. ما خداوند را به اسماء وصفاتش میشناسیم. ۲_مقام ذات: اما چنانچه از اسماء وصفات باریتعالی سخن نگوییم واو را یاد کنیم درحالی که فقط خودِ او را درنظر بگیریم ونه اسماء وصفاتش را، آن مقام همان مرتبه‌ای است که به مقام ذات معروف میباشد. مقام ذات اشاره به حقیقت خودِ خداوند دارد و موقف الوهیت مشیر به اسماء وصفات خداوند است.گویا درمقام ذات پرده‌ای بر تمام اسماءوصفات افتاده وکثرات قدسی مندمج در ذات الهی شده و تنها ذات خداوند در آن موقف مدنظر است. مقام الوهیت مرتبه سخن گفتن وهویدایی است ولی مقام ذات دایره سکوت وابهام است.‌نمیتوان از ذات الهی سخن گفت درحالی که هیچ اسم وصفتی را بیان نکرد. از مقام ذات تنها اطلاعی مختصر داریم وهیچ معرفت تعینی بدانجا راه ندارد.میدانیم که هست واینکه چیست، مطمح ادراک ونظر نیست. هیچ عقل و شناختی به قاف مبهم ذات راه ندارد، چه اینکه اجل از هر شناخت ومعرفتی است.نبی و ولی وملک مقرب پای رفتن به سرای ذات را ندارند. ودر بستان الوهیت به تفرج در اسماء ونزهت صفات مشغول هستند.‌ از این رو عرفا برای اشاره به این مقام از الفاظی چون ذاتِ غیب الغیوب، هویت غیب، عَنقای مُغرِب استفاده کرده‌اند. یکی از این الفاظ برای اشاره به مقام هویت غیب لفظ (هو) میباشد. در سوره حشر میفرماید(هو الله الذی لا اله الا هو؛ او خدایی است که جز او معبودی نیست) براساس این آیه شریفه وآیات مشابه، عرفاء لفظ(هو)را اشاره به هویت غیب دانسته ولفظ (الله) را اشاره به مقام تجلیات والوهیت میدانند. یعنی الله که مستجمع جمیع صفات واسماء الهی و نماد مقام تجلی واسماء وصفات است، منبعث ومتجلی از همان مقام غیب الغیوبی است. پس لفظ مقدس (هو) اشاره به ذات حق تعالی دارد وبر ابهام و شناخت ناپذیری وعلو وبرتری آن دلالت میکند. اما در نسبت لفظ مقدسه هو و نام زیبای مولی الموحدین(ع) و اینکه برخی پس شنیدن نام امیرالمومنین(ع) به تکرار ذکر شریفه هو میپردازند ...باید گفت حرمت و جواز این امر بسته به نیت متکلم دارد، بدین بیان که دو حالت بر این امر قابل تصور است: ۱_وجه البیان قِسم اول آن است که امیرالمومنین(ع) را مصداق مقام هو دانسته واز این رو به مجاورت این دو ذکر مقدس مبادرت ورزیم  که اسم هو را شانی از حضرت علی(ع) دانسته و ایشان را تجسم همان شانِ غیب الغیوبی بدانیم.چنانچه گوینده التفات به لوازم این سخن داشته باشد قطعا پای در شرک نهاده، چه اینکه مقام هویت غیب پنهان از شناخت ومعرفت مخلوقات است ونمیتوان فرد خاصی(به غیراز خداوند) را مصداق حقیقی آن دانست. همه مخلوقات حتی وجود مقدس اهل بیت(ع) رشحات تجلی مقام عظمای هو هستند.‌هر چه هست عارضی ظهور هو میباشد. لذا مخلوق نمیتواند بر وجودِ علت خویش سبقت گیرد ویا مصداق عینی آن باشد. ۲_مترتب رای دوم آن است که... از آنجا که امیرالمومنین(ع) مصداق وتمثیل ولایت حقه الهی میباشد، بعد از نام امیرالمومنین(ع) بدین سبب ذکر مقدسه هو بیان میشود که اشاره به این است که مقام ولایت علوی در واقع تجلی و رقیقه وظهور اصلی آن مقام است ونه فرد وعین آن. یعنی امیرالمومنین(ع) که صاحب مقام ولایت تکوینی وتشریعی الهی است در واقع چیزی جز ظهور و تجلی مقام هویت غیبی نیست. فردی از مخلوقات خداوند است که حسب اذن هو ظاهر گشته ومنادی وجود الوهیت خداوند ودعوت خلق به سمت حق تعالی است....چنان چه سخن بدین نیت باشد از طامات شرک جهله صوفیه مبری خواهد بود. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 💠فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari