🔻
جریان تحریف و فضای مجازیِ رهاشده
1⃣ مسألهوارگی فضای مجازی، از هر جهت، روشن است: رهبر انقلاب معتقد است که فضای مجازی، "وِل" است و "در قبضۀ ما" نیست؛ ولبودنِ و در قبضۀ ما نبودنِ فضای مجازی یعنی "بیقانون" است؛ تقنین، جزو اختیارات "حکومت" است؛ لازمۀ قهری و قطعیِ تقنین، "محدودشدن برخی از آزادیها" است؛ ممکن است محدودشدن برخی از آزادیها، به "انسداد" نیز بینجامد؛ انسداد، "بخشی از راهحل" است، نه "همۀ راهحل"؛ انسداد، "راهحل نهایی و پایانی" است، نه "راهحل آغازین و ابتدایی".
2⃣ "تشخیص مصلحت و مفسده در امور اجتماعی" که جنبۀ سیاستی و حکمرانی دارند، باید بر عهدۀ "یک فرد" باشد تا "اختلال نظام"، لازم نیاید؛ آن فرد نیز، "ولیّفقیه" است؛ ولیّفقیه نیز بارها بر "اِعمال مدیریّت بر فضای مجازی" تأکید و از تعلل مسئولان، گلایه کرده است. امّا جریان تحریف، با آیتالله خامنهای سر سازگاری ندارد؛ چون میداند تمام ضربههایی که خورده به واسطۀ تدبیر وی بوده است. در اینجا نیز میخواهد موضع وی را "تحریف" کند تا: اوّلاً، بدنۀ حقیقی و غیرکاسبکارِ انقلاب را به "شکاف" با وی متهم نماید و "حاشیهنشین" سازد؛ ثانیاً، آیتالله خامنهای را به "موضعگیریِ شفافتر و عیانتر" وادار سازد تا هرچه بیشتر، هزینۀ قانونمندسازیِ فضای مجازی را بر عهدۀ وی گذارد.
3⃣ آنچه که ما با آن روبرو هستیم، "ذهنیّتِ دستکاریشده/ منحرفشده/ مخدوششدۀ مردم" است. عقبنشینیِ از این موقعیّت، "تسلیمشدن در برابر خدعۀ جریان تحریف" است، نه "تمکین به خواست مردم". مردمی که طرح را نخواندهاند، گرفتار "روایتِ اینان" شدهاند. رهبر انقلاب در سخنرانی اخیرشان به "خواصِ اغواگر" اشاره کرد که "مردم" را اغوا میکنند. ولیّ، خواص، مردم، اغوا...! مسأله، فاعلیّتِ "خواصِ اغواگر" است که "نظرسازیِ دروغین" میکنند و میان "مردم" و "نظام"، شکاف میآفرینند. آنها چنین میکنند و سپس ما را هشدار میدهند که موجباتِ "رویاروییِ مردم با نظام" را فراهم نکنید. فریبکارانه، هم "بازی" را میسازند و هم "بازنده" را پیشاپیش مشخص میکنند. میخواهند ما را "قفل" کنند؛ یعنی "چرخۀ باطل" بیافرینند و ما به ارادۀ خوشان "مشروط" کنند، امّا در ظاهر، در کناری بنشینند و "وانمود" کنند که "خواست مردم" چنین است.
4⃣ در اینجاست که "جهادِ تبیین"، موضوعیّت مییابد؛ باید ذهنها را از "اسارت در بازیِ جریانِ تحریف" رها کرد. جهادِ تبیین، دلالتِ "رهاییبخشی" دارد و میخواهد ذهنیّتها را از "خلافواقعها" بشوید. نه "تقابل با مردم"، صواب است و نه "تسلیم در برابر بازیسازیِ جریانِ تحریف". راه سوّم، "جهادِ تبیین" است. اکنون که روایتِ جریانِ تحریف از موضع انقلاب دربارۀ فضای مجازی غالب شده، باید پاتک زد و "ضدّروایت" را آفرید، نه اینکه منفعلانه، توصیۀ به "عقبنشینی" کرد. ما این بار به خطّ زدیم که برخلاف گذشته، بازنگردیم.
5⃣ این عقبنشینی از چند جهت، "خطای راهبردی" است: اوّلاً، به معنی "عقبنشینی از حوزۀ حکمرانی" است و "تصویری ضعیف و رقیق از جمهوری اسلامی" ارائه میکند؛ ثانیاً، جریان تحریف را برای "بازیسازیهای بعدی" دربارۀ هر مسألهای که به کامِ تجدُّدیشان خوش نیاید، جسور میکند، و این "چرخۀ باطل"، ادامه خواهد داشت. راهکار این است که "جهاد تبیین" را در پیش بگیریم و "روشنگری" کنیم تا به "فتحِ راهبردی" دست یابیم و "بازسازیِ ساختارِ فرهنگ" را تسهیل کنیم، وگرنه همچنان در "تعلیقِ فرهنگی" به سر خوهیم برد.
6⃣ جریان تحریف، فقط با این طرح مخالفت ندارد، بلکه مسألۀ ناگفته و اصلی، هراس او از "اِعمال حاکمیّتِ نظام در فضای مجازی" است؛ چراکه چنین حضور و فاعلیّتی به معنیِ "فروپاشیِ شبکهسازیِ چندین سالۀ جریانِ تحریف در فضای مجازی" است. بهخوبی میدانند که ازدستدادنِ این موقعیّت، مساوی با "انهدامِ اجتماعیشان" خواهد بود. مدیریّت فضای مجازی که هیچ، چرا دولتِ تنبلِ اعتدالگرا حتّی در برابر راهاندازیِ "شبکۀ ملّی اطلاعات"، مقاومت کرد و کار را پیش نبرد؟! به یاد دارید رهبر انقلاب اعتراض کرد که چرا با وجود همۀ توصیههای من، حداکثر ده درصد از این طرح پیش رفته است؟! جریان تحریف با قرارگرفتن در امتداد این مطالبۀ رهبری، چه چیزهایی را از دست میدهد که اینهمه یقه میدراند و دندانِ غیظ و غضب میفشرد؟! آنها از "فاعلیّت حداکثریِ شبکههای اجتماعیِ غربی در ایران"، چه سودی میبَرند؟ دفاع از حضور آنها در ایران، به معنی حمایت از "مردم" هست؟ ربطِ علّی اینها چیست؟! ما نگران "هویّت فرهنگیِ جامعه" هستیم که از طرف تجدُّد، در حال بلعیده شدن هست. کسیکه "دلسوز نظام" است، از شبکههای اجتماعیِ غربی و غلبۀ تجدُّد و فرهنگِ سکولار دفاع نمیکند.
✍مهدی جمشیدی
•┈┈••✾••┈┈•
🔊
#فمتا (فضای مجازی تراز انقلاب اسلامی)👇
🆔
https://eitaa.com/joinchat/3558408204C9325443efc