موسى بن سيار گفت: من در خدمت حضرت رضا عليه السّلام بودم وارد كوچههاى طوس شديم سر و صدائى شنيدم از پى آن صدا رفتم ديدم جنازهاى است. همين كه چشمم بجنازه افتاد ديدم حضرت رضا عليه السّلام بطرف جنازه آمد جنازه را بلند كرد چنان بآن جنازه چسبيده بود مثل بچهاى كه بمادرش بچسبد بعد فرمود بمن موسى بن سيار هر كس تشييع از جنازه يكى از دوستان ما بنمايد چنان گناهانش ميريزد مثل اينكه تازه از مادر متولد شده و گناهى برايش نمىماند.
همان طور رفت تا آن جنازه را كنار قبر گذاشتند امام عليه السّلام جلو رفت و مردم را از اطراف جنازه دور كرد تا ميت را مشاهده كرد دست روى سينهاش گذاشت سپس فرمود: فلانى پسر فلان كس ترا به بهشت بشارت ميدهم ديگر پس از اين ساعت ترسى بر تو نيست.
عرضكردم فدايت شوم اين مرد را ميشناسى؟! بخدا قسم باين سرزمين تا امروز پا نگذاشتهاى فرمود: موسى! مگر نميدانى اعمال شيعيان هر صبح و شام بر ما ائمه عرضه مىشود هر كوتاهى كه داشته باشند از خدا درخواست ميكنيم از آن چشم پوشى نمايد و هر كار نيك كه داشته باشند از پروردگار تقاضا ميكنيم پاداش آنها را بدهد.
بحار ؛ ج49 ؛ ص98
شک ندارم که پس از مرگ ملائک گویند
از دلِ قبرِ خودت خیز که مهمان داری
ما سراسیمه بپرسیم که آن مهمان کیست؟
و بگویند که مهمان ز خراسان داری
🏮
@fanaus_ir