صبّار و شکور حاج عبدالله رعد وسط ضاحیه فروشگاه فرش ایرانی داشت. سه طبقه فروشگاه با وسعت حدود ۹۰۰ متر که پر بود از فرش‌های دستباف ایرانی درست روبروی مجمع سیدالشهداء (ع) که معمولا مراسمات حزب‌الله آنجا برگزار می‌شد و سخنرانی‌های سید نصرالله. چرا میگویم داشت!؟ چند روز پیش یک ویدیو دیدم از اصابت موشک‌های اسرائیلی به مُجَمَّع و آنجا را خراب کرده‌است. از زاویه ویدئو احساس کردم سمت فروشگاه و خانه حاج عبدالله هم تخریب شده. این بود که پیام دادم و احوالش رو پرسیدم. حدسم درست بود ولی برخوردش عجیب. گفتم: الآن یک ویدئو دیدم از اصابت موشک‌های روبروی مجمع سید الشهداء ، یعنی مقابل مغازه‌اتون. درسته یا نه!؟ شما و خونواده سلامتید!؟ خیلی خونسرد جواب داد: بله مقابل مغازه‌ام بود و... اما همه ساختمان‌های آنجا تخریب شدند نمیدانم ساختمان ما هم خراب شده یا نه. اما من جنوب هستم و نرفتم ببینم . ان‌شاءالله خیره و همه فدای مقاومة...! با تعجب پرسیدم: جنوب!؟ خطرناک نیست ؟ گفت: نگران نباش ما همه در پناه امام رضاییم. آن همه سرمایه و خانه و زندگی اصلا برایش مهم نبوده که حتی برود سری بزند که سالم است یا نه... چقدر صبّار و شکورند این مردم مقاومة. چقدر برای من تداعی‌گر خطبه‌ نماز جمعه آقا هستند در سال ۹۸ این مردم. کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046