چند نکته دربارهی مسألهی بنزین و اغتشاشات اخیر
1) تفاوت سطح زندگیِ مسؤولان نظام، با سطح زندگی مردم، و عدم نظارت بر عملکردها، دو عامل از اصلیترین عوامل نارضایتی مردماست و تا این دو مشکل حل نشود، کشور مهیای التهاب و آشوبها و دشمن نیز مترصد فرصتاست.
2) «انقلاب اسلامی» در سال 57 به پیروزی رسید و «نظام اسلامی» شکل گرفت، امروز نوبتِ تشکیل «دولت اسلامی» است؛ رصد کردن اشکالات کارگزاران، برای اصلاح رفتارشان، و نیز نظارت بر آنها، و برخورد جدی با آنها، از مهمترین زمینههای تشکیل دولت اسلامی است، اصلاح دولت اسلامی، طلیعهی تحقق «جامعهی اسلامی» و در نهایت «تمدن اسلامی» است؛ برای رسیدن به تمدن اسلامی، باید کارگزارانِ نظام اسلامی، اصلاح، و عالمان، ناظر بر عملکرد آنها شوند.
3) برخی تصور میکنند، چند روزی سر و صدایی به راه افتاد، سپس خاموش شد و زندگی به حالت عادی باز گشت! این تصور صحیح نیست، گاه اصلیترین سرمایهی اجتماعیِ یک حاکمیت، که همانا اعتماد ملی است چنان لطمه میبیند، که با کمتر چیزی جبران میشود؛ اصلیترین مسیری که دشمنان جمهوری اسلامی، برای براندازی در پیش گرفتهاند، از بین بردن اعتماد ملی، نسبت به حاکمیت اسلامی است؛ از اینرو، باید با مسؤولانِ بیتدبیر، که این سرمایهی ملی را از بین میبرند به شدت برخورد کرد.
4) رسانههای دشمن، از روی دشمنی، خبرها را رسانهای میکنند، لذا به طور طبیعی با همین پیشفرض باید به آن رسانهها گوش فرا داد، زیرا حضور «عنصر دشمنی»، در گزینش و گزارش خبرها، تأثیری ماهوی و اساسی دارد.
5) برخی از افرادِ جامعه، رسانهی دشمن شدهاند؛ یعنی از سوئی اتفاقات را رصد میکنند تا صحنههای مناسب را برای دشمن ارسال کنند و از سوی دیگر اتفاقات را از روی دشمنی گزارش میدهند؛ و از سوی دیگر هر جا فریادشان را به نفع دشمنان ببینند، فریادشان را بلند میکنند، از اینرو به جهات مختلفی، رسانهی دشمن شدهاند.
6) رسانهی ملیِ ما، رسانهای اسیر است، اسیر عدهای که به مبانی نظام اسلامی باور ندارند و در عین حال، در حاکمیت دارای قدرتاند، آنها اجازه نمیدهند رسانهی ملی، با همهی توانمندیهایش، در مقابل دشمنان رسانهای فعالیت کند؛ رسانهی دشمن، مدام مبانی اجتماعی اسلام(اسلامِ اجتماعی) و حاکمیت دینی را تخریب کرده و افرادِ تأثیرگذار را مرتب رصد میکند و مدام شبههافکنی میکند اما رسانهی ملی، متناسب با این حجم از فعالیت رسانهای دشمن، تلاش نمیکند.
7) هر بار که مردم نسبت به چیزی اعتراض دارند، اعتراض آنها به انحراف کشیده میشود، و اصل مسأله، پاک میشود، مسؤولان نظام، راهی بیابند تا مردم بتوانند در فضایی سالم، اعتراضاتشان را برسانند، همچنانکه باید راهکارهایی برای نظارت مردم، بر عملکرد مسؤولان یافت تا مردم بتوانند بدون هیچ ترس و دلهرهای، فریادشان را علیه مسؤولان خطاکار و گاه بیلیاقت بلند کنند، مردمی که به عملکرد کارفرما، شهردار، استاندار و برخی از مسؤولان مملکتی اعتراض دارند، چگونه باید اعتراضشان را برسانند تا کار به تخریب و آتشسوزی کشیده نشود؟
8) اپوزسیون باید توجه کنند که اینجا ایرانِ اسلامی است و شکستهشدن حدود اسلامی، مرز حضور عدهی زیادی از مردم در صحنهی اعتراضات است، از اینرو وقتی رفتارهایی ضد دینی از آنها مشاهده شود دیگر نباید انتظارِ همراهیِ طیف وسیعی از مردم را با خود داشته باشند؛ شکستن شیشهها، آتشزدن مکانها و گاه انسانها و امثال این کارها، جلوی ادامهی اعتراضات را میگیرد.
9) عدهای از معترضان و ناقدان جمهوری اسلامی، انسانهای شجاع و صادقی هستند؛ صادقانه میگویند: «ما قبول نداریم که قوانین کشور، باید در چارچوب موازین اسلامی باشد»، اما برخی از آنها، انسانهای صادقی نیستند؛ مرتّب به اسلام؛ با همهی جامعیتش ابراز اعتقاد و التزام میکنند، اما مرتّب با هر نوع نماد دینی، که به صحنهی حاکمیت و حتی جامعه کشیده شود، مبارزه میکنند.
10) رفتار مقام معظم رهبری، در چارچوب اصولی مشخص و تعریفشده، است؛ یکی از اصولی که معمولا مورد غفلت قرار میگیرد آن است که ایشان برای کاری که زمینههای اجتماعیاش فراهم نشده، اقدام نمیکنند، از اینرو حضور فعال طیف متدینِ جامعه و عالمان دینی و اعتراضات هدفمند و سالم آنها، میتواند زمینه را برای اقدامات رهبری فراهم کند؛ لذا به شدت موافق پیگیریِ وضعیتی که موجب آشوبهای اخیر شده هستم؛ از گران شدن بنزین گرفته تا بیتدبیری مسؤولان مربوطه، تا هر چیزی که حقوق ملت را ضایع میکند، همهی اینها باید پیگیری و مطالبهگری شود تا زمینه برای اقدامات رهبری فراهم گردد.
امیدوارم نظام اسلامی، از مرحلهی تشکیل دولت اسلامی نیز به سلامت گذشته و جلوههای تمدن اسلامی، بیش از پیش نمایان گردد.
https://eitaa.com/farbehi