سخنانی از عارفان در اخلاق جوانمردی
✅️متون عرفانی ما سرشار است از بیانات عارفان در اهمیت اخلاق جوانمردی. در اینجا برخی از سخنان عارفان را که مشتی از خروار است نقل می کنیم تا نحوۀ نگاه عارفان مسلمان به شفقت و خدمت به خلق بیشتر روشن شود.
👤جنید: «جوانمردی آن است که بار خود بر خلق ننهی و آنچه داری بذل کنی.» همو: «خُلق چهار چیز است: سخاوت و الفت و نصیحت و شفقت. و گفت صحبت با فاسقان نیکوخو دوست¬تر دارم از آنکه با قرّای بدخو.» (قرا=قاریان قرآن) ...
👤ابوالقاسم نصرآبادی: «مروت شاخی است از فتوت و آن برگشتن است از دو عالم و هرچه درو است.»
👤 ابوسعید خراز: «تصوف آزادی است و جوانمردی و ترک تکلف و سخاوت.»
بوعثمان حیری: «صحبت با خدای به حسن ادب باید کرد و دوام هیبت، و صحبت با رسول (ص) به متابعت سنت و لزوم ظاهر علم، و صحبت با اولیا به حرمت داشتن و خدمت کردن، و صحبت با برادران به تازه رویی اگر در گناه نباشند، و صحبت با جهال به دعا و رحمت کردن بر ایشان.»
👤ابومحمد رویم: «حکم حکیم این است که حکمها بر برادران فراخ کند و بر خود تنگ گیرد که بر ایشان فراخ کردن ایمان و علم بود و بر خود تنگ گرفتن از حکم ورع بود.»
👤محمد فضل: «ایثار زاهدان به وقت بینیازی بود و ایثار جوانمردان به وقت حاجت.»
👤بوشنجی را «پرسیدند از فتوّت، گفت مراعات نیکو کردن و بر موافقت دایم بودن و از نفس خویش به ظاهر چیزی نادیدن که مخالف آن بود باطن تو.» اشاره به یکرویی و یکرنگی و دوری از ریا است، چنانکه بایزید گفت: «یا چنان نُمای که هستی، یا چنان باش که مینُمائی.»
👤حکیم ترمذی را پرسیدند از تقوا و جوانمردی، گفت: «تقوا آن است که در قیامت هیچکس دامنت نگیرد و جوانمردی آن که تو دامن هیچ¬کس نگیری.» همو گفت: «جوانمردی آن بود که راهگذری و مقیم پیش تو یکسان بود.» یعنی در خدمت و جوانمردی بین آشنا و بیگانه فرق نگذاری.
👤ابوالعباس قصاب: «جوانمردان راحت خلقند نه وحشت خلق، که اینان را صحبت با خدا بود از خلق و از خدا به خلق نگرند.» ...
👤از ابوعلی دقاق پرسیدند: «فتوت چیست؟ گفت حرکت کردن از برای دیگران و از پیغمبر بود علیه السلام که فردا همه خواهند گفت نفسی نفسی، او خواهد گفت امتی امتی.» یعنی در قیامت هر کسی نگران حال خویش است و پیامبر نگران حال امت خویش.
👤از شیخ بوعثمان مغربی «سؤال کردند از صحبت، گفت: نيکويي صحبت آن باشد که فراخ داري بر برادر مسلمان آنچه بر خود ميداري و در آنچه او را بود طمع نکني و قبول کني جفاي او، انصاف او بدهي و از وي انصاف طلب نکني و مطيع او باشي و او را تابع خود نداني و هرچه از وي بر تو رسد تو آن را از وي بزرگ و بسيار شماري و هرچه از تو بدو رسد احقر و اندک دانی.»
👤 شاه شجاع الدین کرمانی: «علامت خوشخویی، رنج خود از خلق برداشتن است و رنج خلق کشیدن.»
👤سری سقطی: «حسن خُلق آن است که خلق را نرنجانی و رنج خلق بکشی بی کینه و مکافات. و گفت از هیچ برادر بریده مشو در گمان و شکّ و دست از صحبت او باز مدار بی عتاب.»
🔸️همو گفت: «عارف آفتاب صفت است که بر همه عالم بتابد و زمین شکل است که بار همه موجودات بکشد و آب نهادست که زندگانی دلهای همه بدو بود و آتش رنگست که عالم بدو روشن گردد.»
🔸️همچنین گفت: «سی سالست که استغفار میکنم از یک شکرگفتن. گفتند چگونه؟ گفت: بازار بغداد بسوخت اما دکان من نسوخت، مرا خبر دادند، گفتم الحمد لله؛ از شرم آنکه خود را بِه از برادران مسلمان خواستم و دنیا را حمد گفتم، از آن استغفار میکنم.» ...
👤«از شیخ المشایخ ابوالقاسم کرکانی پرسیدم (رض) که شرط صحبت چیست؟ گفت آنک حظ خود نجوئی اندر صحبت، کی همۀ آفات ازانست که هرکسی ازان حظ خود طلبند؛ و صاحب حظ را تنهائی بهتر از صحبت، و چون حظ خود فروگذارد و حظوظ صاحب خود را رعایت کند اندر صحبت مصیب باشد.»
قطعه ای از کتاب: حکمت و حکایت جوانمردی
@farhangevarzesh👈