✅ ما چگونه میتوانیم به درستی از قوه‌ی عقل استفاده کنیم و مثل عقیله بنی هاشم حضرت زینب باشیم؟ عقل به خودی خود توانایی تصمیم درست را دارد، ولی قرار گرفتن عقل در شرایط خاصی او را از انجام وظیفه باز داشته و موجب اختلال در کار عقل ، اندیشه و تصمیم میشود: 1⃣هوای نفس و شهوت: یکی از بزرگ‌ترین آفات عقل و خردورزی، پیروی از هوای نفس است. اگر شهوت و هوای نفس آمد انسان تصمیماتش به جای عاقلانه، بر اساس شهوت خواهد شد. 📚از امام علی علیه‌السلام در غررالحکم روایت است: الْهَوَى عَدُوُّ الْعَقْلِ هوا و هوس دشمن عقلند. همچنین در روایت دیگری در این کتاب آمده: الْهَوَى آفَة الْأَلْبَابِ هوای نفس آفت عقل محض است. 🔺همچنین از امیرالمومنین علیه السلام نقل است: آفَة الْعَقْلِ‏ الْهَوَى آفت عقل هوا و هوس است. انسان باید شهوت های نفسانی را کنار بگذارد یا حداقل نباید در حال شهوت تصمیم بگیرد. 2⃣خود برتر بینی و عجب: عقل وقتی میتواند درست تصمیم بگیرد که انسان جایگاه خودش را بداند و با مشورت پیش برود. ولی اگر کسی خودش را عقل کل دانست و خودش را از مشورت و نظر دیگران بی نیاز دانست، دچار تصمیمات غیر عاقلانه میشود. در حکمت۲۱۲ روایت شده: عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ، أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ. خودپسندىِ انسان يكى از حسودان عقل اوست. 🔺در غرر الحکم از امام علی علیه‌السلام روایت شده: الْعُجْبُ يُفْسِدُ الْعَقْل‏ عجب عقل را فاسد میکند. 3⃣آرزوهای طولانی : انسانی که همه همتش را برای رسیدن به آرزوهای غیر قابل دستیابی معطوف کرده باشد، فقط رسیدن به هدفش را میخواهد و از اینکه خلاف عقل عمل کند هیچ ابایی ندارد. 🔺در خطبه ۷۶ آمده است: وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَمَلَ يُسْهِي الْعَقْل‏ بدانید، آرزوها، عقل را به سهو و غفلت وا می‌دارد. 4⃣ طمع‌ورزی: انسان طماع فقط میخواهد به خواسته اش برسد و برایش مهم نیست این مسیر همراه با بی عقلی باشد یا به خطر افتادن آبرو یا هر چیز دیگری، هر چه هم عقل بخواهد تصمیم درست بگیرد، طمع نمیگذارد. 🔺در حکمت ۲۱۹ حضرت میفرماید: أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِع‏ خردها بیشتر آنجا به زمین خورند و قربانی شوند، که طمع‌ها و آزمندی‌ها برق زند. 5⃣حبّ افراطی: حبّ افراطی به افراد و گروه‌ها و احزاب و... موجب می‌گردد تا با ایجاد دل بستگی‌ها افراطی و غیر معقول، چشم عقل نابینا شود و نور آن به خاموشی گراید. در این صورت دیگر از درک حقیقت محروم شده و بر ضلالت‌اش افزوده خواهد شد، و دیگر نمی‌تواند از رهبری عقل بهره‌ای داشته باشد. 🔺در خطبه ۱۰۹ آمده است: وَ مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَوَاتُ عَقْلَه‏ کسى که عاشق چیزى شود، چشم خود را کور و قلب خود را بیمار کرده است، عاشق با چشمى نادرست مى‏بیند و با گوشى ناشنوا مى‏شنود، شهوات عقل او را از کار مى‏اندازند. 6⃣بغض افراطی: بغض بدون ضابطه نسبت به شخص، عمل، یا اندیشه ای باعث گارد گرفتن در مقابل آن میشود و انسان حاضر است پا روی عقل بگذارد ولی بغض و کینه اش را اعمال کند. 🔺در غرر الحکم روایت است: الْغَضَبُ يُفْسِدُ الْأَلْبَابَ وَ يُبَعِّدُ الصَّوَابَ غضب باعث فساد عقل ها و دوری از صواب می‌شود. حضرت در حکمتی فرمود برخی اینچنین اند برای اینکه به پشت سریشان ضربه وارد کنند حاضرند نیزه را در شکم خود فرو کنند تا ضربه ای به پشت سری بخورد. 7⃣لجاجت و تعصّب ناروا: یکی دیگر از عوامل رکود عقل، پافشاری بر یک عقیده و عملی است که از پشتوانه استدلال عقلی برخوردار نباشد.این کار موجب می‌شود تا انسان از پیروی عقل محروم شود و از چراغ عقل بهره‌ای برنگیرد. 🔺در حکمت ۱۷۹ آمده است: اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْي‏ لجاجت، فکر و اندیشه را ضایع می‌سازد. 8⃣غضب و عصبانیت: انسان عصبانی مانند کسی است که در شعله های آتش در حال سوختن است، لذا حال طبیعی ندارد و باید برای تصمیم گرفتن مدتی صبر کند تا آن حالت خشم برطرف شود. تصمیم از روی غضب، بدون تعقل و تفکر خواهد بود. 🔺حکمت ۲۵۵: الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ، لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ؛ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ، فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ طغيان غضب، نوعى جنون و ديوانگى است، چراكه صاحبش بعدا پشيمان مى‌شود و اگر پشيمان نشود دليل بر آن است كه جنونش مستحكم است.