♦️شعر امشب... دید" مجنون" را یکی صحرا نورد در میان بادیه بنشسته فرد کرده صفحه ریگ و انگشتان قلم میزند با اشک خونین این رقم گفت ای مجنون شیدا ، چیست این؟ می نویسی نامه  ، بهر کیست این؟ گفت مشق نام "لیلی " میکنم خاطر خود را تسلی میکنم چون میسر نیست من را کام او " عشق بازی "میكنم با نام او ✍عبدالرحمن جامی ♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ با پایگاه خبری فریاد نهاوند در پیام رسانهای زیر همراه باشید : 🔹تلگرام : https://t.me/joinchat/AAAAAECBtFqQL9_lNzvtzw ‏ 🔹 سروش: http://sapp.ir/faryade.nahavand 🔹 ایتا: @faryadnahavand 🌐 وب سایت : www.faryadenahavand.ir