♦️شعر امشب... آن روز که من دل به سر زلف تو بستم دل سرزنشم کرد، تو هم سرزنشم کن ای حسرت عمری که به هر حال هدر شد در بیش و کمِ شادی و غم سرزنشم کن من سایه‌ی پنهان شده در پشت غبارم آه این منم ای آینه کم سرزنشم کن ✍فاضل_نظری @faryadnahavand