الهی !
از من آهی و از تو نگاهی.
الهی!
عمری آه در بساط نداشتم و اینک جز آه در بساط ندارم. الهی! غبطه ملایکه ای را می خورم که جز سجود نمی دانند، کاش حسن از ازل تا ابد در یک سجده بود. الهی ! تا کی عبدالهوی باشم ،به عزت تو عبدالهو شدم.
یارت توِ،حج تو،مکه تو و کربلای تو فقط بذری است که می افشانی از آن به بعد اوست که باید سبزش کند ما چه می دانیم؟
شاید به صلاح ما نباشد که این بذر الآن سبز شود و باید رویش عقب بیفتد. اگر دستت رسید از شاخه آن درخت میوه بچینی بچین.
نوش جانت و اگر دستت نرسید ناراحت نباش. انسان باید آن تسلم ولایت را پیدا کند و بداند همین هست و بس،نباید به اینکه چه می دهند و چه نمی دهند کاری داشت.
💠
@farzandaneallame