روزگار عجیبیست!
فقط خبرهای همین روزی که گذشت، حسابی مبهوت کننده است. در یک روز، هم خبر
#دستگیری الکس منتشر شده و هم مستنداتی از یک
#نفوذی در حلقه مشاوران رییسجمهور!
در کنار اینها، فلان
#نماینده_فاسد #ردصلاحیتشده هم نامهپراکنی کرده، دعوا سر افتضاح مولاوردی هم که بهجای خود!
لابد فردا هم خبرهای عجیبتری در راه است و حتما پس فردا و فرداهای بعد هم باز اوضاع همین است که بود؛ حالا یک روز اخبار سیاسی، یک روز اقتصادی، یک روز امنیتی، یک روز نظامی، یک روز فرهنگی و...
و همه اینها از سالی پر از هیاهو و استرس و تنش خبر میدهد که تحملش صبر ایوب میطلبد!
این روزها خیلی با خودم فکر میکنم نسبت ما(جماعتی که مثلا
#فعال_رسانهای یا فعال شبکههای اجتماعی و امثالهم هستیم) با همه این اتفاقاتی که در گذر است چیست؟! کجای معرکه هستیم؟! کجای صحنه باید باشیم؟! کجا نیاز به حضور ماست؟! کجا حضور ما منتهی به سود است؟! کجا حضورمان هزینهساز است؟!
بدون تعارف، زیادی غرق واکنش به آنچه در گذر است(یا به تعبیر عملیات روانیکارها، موضوعات اقتضایی) شدهایم. تقریبا همه وقت و انرژی و توان ما، صَرف واکنشهاست، واکنشهایی که لزوما آورده عمیقی هم ندارد و نهایتا در جو استادیومی توییتر حس کاذب برنده بودن را برای ما ایجاد میکند!
بیپرده مینویسم؛ نگرانم. نگران و مضطرب!
این وضعیت، وضعیت رو به جلویی نیست. برای حفظ وضع موجود بد نیست اما رو به جلو نیست. یک جور درجا زدن است. درجا زدنی که در میان مدت، احتمال از بین بردن توان و پتانسیل موجود را که میتواند بسیار اثرگذارتر باشد، دارد..
باید فکری کرد!
#آسید_پویان_حسین_پور
http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339