‍ ‍ 📝〰〰〰〰〰〰〰〰〰📝 📜 (مصاحبه) ❓‍ 💎 ۲ 🎤حجه الاسلام مجتبی مصباح ❓〰❓〰❓〰❓〰❓ ❓: 🔴 امروز روش های مختلفی در خصوص تحول در علوم انسانی از سوی بزرگان مطرح شده است بنظر شما روش مطلوب برای تولید علوم انسانی اسلامی گونه باید باشد ؟ 📃 ✔ تفاوت های علوم انسانی بیشتر در مبانی آنهاست یعنی در تفاوت های هستی شناسی ، انسان شناسی ، ارزش شناسی ، معرفت شناسی و روش شناسی است و اینها در شکل گیری و روند تولید علوم بسیار موثر است . بعنوان مثال کسی که انسان را موجودی بداند که به جایی بند نیست ، هدف خاصی برایش ترسیم نشده است ، با فکر خودش می خواهد راهش را پیدا کند ، مسئولیت خاصی در قبال کسی ندارد و زندگی اش محدود به دنیاست . این انسان یک جور برنامه ریزی دارد برای اقتصادش برای تربیتش برای مدیریت جامعه و روابط حقوقی اش و کسی که خود را بنده خدا می داند و مسئول در برابر او و قائل به زندگی ابدی است و می داند فکر خودش برای تشخیص سعادت ابدی خودش کافی نیست و نیازمند راهنمایی انبیاست، روش بحث و دامنه بحث چنین فردی در علوم متفاوت خواهد بود . به همین خاطر اهداف در این علوم متفاوت می شود. ✔آیا اقتصاد هدفش اینست که ثروتی بدست آوریم ، توسعه مادی پیدا کنیم و رفاه ایجاد شود یا اینکه همه اینها مقدمه و وسیله ایست که ذیل هدف عام تری قرار می گیرد. در مسائل حقوقی نیز چنین است . حقوق انسانها بر چه اساسی تعیین می شود.در مدیریت و روان شناسی و جامعه شناسی نیز همینطور . ✔مبنای مان چیست؟ روش تحلیل مان چیست ؟ مبانی ارزش شناسی مان چیست؟  ما در علوم انسانی بدنبال این هستیم که چیزی را تجویز کنیم . این غیر از این است که مثلا در فیزیک بدنبال کشف روابط امور فیزیکی هستیم. در علوم انسانی بدنبال توصیه هستیم . برنامه ریزی می کنیم . هدف گذاری می کنیم و توصیه و تجویز می کنیم . باید چنین کنید . این باید و نباید ها مبانی ارزشی دارد . چه چیزی هدف را تعیین می کند ؟ چه چیزی هدف را مقید می کند ؟  اصلا ارزش ها اموری واقعی هستند یا غیر واقعی ؟ با قرارداد می توان هدف را تعیین کرد یا خیر ؟ اگر واقعیت دارد ، محدود به این دنیاست یا آخرت را نیز شامل می شود؟  اینها کاملا موثر است . بنابراین برای و کردن آنها باید ابتدا را درست کرد . یعنی اقتضائات آن را در هر یک از شاخه های مبانی تدوین کنیم ، در علوم انسانی بطور کلی و در هر شاخه ای بطور خاص . باید سراغ مسائل اصلی هر یک از علوم بیاییم و ببینیم با مبانی مان کدام یک را می توانیم بپذیریم و کدام یک را نمی توان پذیرفت و جایگزینش را تولید نماییم و نظریه پردازی کنیم . بنابر این منطقی تر آن است که ابتدا مبانی علوم انسانی اسلامی را تولید کنیم . بعد اقتضائاتش را در هر یک از علوم انسانی بررسی کنیم . از طرف دیگر مسائل مهم و کاربردی علوم انسانی موجود را خوب بشناسیم و بعد نظریات اسلام را در خصوص آن مسائل با استفاده از مبانی خود ، استخراج کنیم و احیانا به نظریه پردازی های کلی نیز برسیم . این البته یک فرآیند طولانی و پیچیده است. چون در علوم انسانی موجود پاسخ ها مبتنی بر آزمون و خطاست لذا انسجام کاملی ندارد و خیلی اوقات تک بعدی به انسان می نگرند و جلو می روند و بعد که به بن بست رسیدند باز می گردند . اما در علوم انسانی اسلامی می خواهیم همه جانبه نگر باشیم . هم با عقل سازگار باشد و هم با نتایج تجربی جور در آید و هم با آیات و روایات سازگار باشد . همه ابعاد انسان را پوشش دهد . این هم نیاز به تسلط بر علوم مختلف دارد و هم نظریه پردازی در آن مشکل است . یکی از علل پیشرفت کم ما در این زمینه می تواند همین باشد البته عوامل دیگری نیز دارد ، مانند کمبود نیروی انسانی معتقد و فعال در این زمینه ها. 🔸... لینک دریافت فایل مصاحبه: 📥 fatehan.net/post/76 با همراه باشید: ◀️کانال ایتا eitaa.com/fatehan ◀️کانال بله http://ble.im/join/ODU1M2Y4Mm ◀️کانال سروش Sapp.ir/fatehan.net