شهید #ابوالفضل_راه‌چمنی سه روز قبل از شهادت با همسرش تماس گرفته و گفته بود: «خانم تو در هر قدمی که من برمی‌دارم، شریک هستی.» ابوالفضل ارادت خاصی به شهید ابراهیم هادی داشت. ماهی دو بار با همسرش به بهشت زهرا (س) می‌رفت و در همین رفت‌و‌آمد‌ها همسرش را برای شهادتش آماده می‌کرد. به همرزمش میگوید من از دنیا دل کنده و غسل شهادت کرده‌ام. «قبل از عملیات ابوالفضل بر بالای یک بلندی رفت و رو به حضرت امام رضا (علیه‌السلام) کرد و به آقا سلام داد و گفت: «السلام علیک یا علی‌ابن موسی‌الرضا»‌کمی هم با حضرت درد دل کرد و از روی تپه پایین آمد. عملیات شروع شد و به‌خوبی هم پیش می‌رفتیم. تیربار داعشی‌ها روی بچه‌ها آتش می‌ریخت. ابوالفضل بلند شد و با آرپی‌جی مقرشان را زد. همه با صدای بلند تکبیر گفتند. ابوالفضل به سمت مقرشان حرکت کرد تا موقعیت را بسنجد، اما متوجه شدیم که نیرو‌های تکفیری پاتک زده‌اند و جلوی ما را گرفته‌اند. ابوالفضل با درایتی که داشت نیرو‌ها را به عقب هدایت کرد و خودش در منطقه ماند تا موقعیت را بررسی کند. خواستیم برگردیم که متوجه شدیم در محاصره هستیم. گفتم: «فرمانده دستور آمده برگردیم.» وقتی می‌خواستیم برگردیم، من ۱۰ قدم از ابوالفضل جلوتر حرکت کردم که صدای «یازهرا» یی را شنیدم. ابوالفضل به زمین خورد و آسمانی شد. شادی روحش #صلوات.🌷