رفیقم میگفت، یه مدت کارگری می‌کردم، روزهای اول هروقت برمی‌گشتم خونه مامانم یه شربت میگذاشت جلوم.. بابام اعتراض کرد، گفت خانوم من ۲۰ ساله دارم کارگری میکنم تاحالا یه آب نگذاشتی جلوم، حالا این بچه روزای اولشه هرروز براش شربت میاری؟ 😃 قبل از اینکه ادامه ماجرارو بگم که خیلی باحاله، به این نکته میخواستم اشاره کنم که تو همسرداری همین نکات ریز رو اگه توجه کنیم زندگی‌هامون خیلی عالی میشه. مثلا مردها خیلی براشون استقبال مهمه، بعد از یه روز کاری اگه خانوم خونه استقبال گرم بکنه از همسرش کلی خستگیش در میره. یه آبی، شربتی، چایی‌ای، نسکافه‌ای، میوه‌ای جلوش بگذاره. از اون‌طرف آقای خونه هم بعد اینکه خستگیش در رفت با خانوم خونه همکاری کنه، خستگی اونم در بره. خیلی از ماها برای دیگران یه کارایی میکنیم که برای همسرمون زورمون میاد انجام بدیم. مثلا برای بچه‌هامون، برای پدرمادرامون و حتی رفقامون. یه عشق و محبت خالصی داریم که برای همسرمون نداریم، نمیتونیم ابراز کنیم، اگه بتونیم به همسرمون هم همینطوری عشق بورزیم، خیلی مشکلات خودبخود حل میشه. یکم سخته ولی باید تمرین کرد.. حالا این رفیقم میگفت تا بابام این اعتراض رو کرد، از فرداش دیگه مامانم برام شربت نیاورد😂😂 ترجیح داد برای بچه‌ش هم نیاره تا اینکه برای شوهرشم بیاره😂 انقدر سخته همسرداری🤦‍♂😁 @fatima135135