فضائل‌ امیرالمومنین‌ علیه‌السلام
«ـ﷽ـ» 🔰 پرنده بریان بهشتی و درخواست رسول خدا صلی الله علیه و آله از خداوند... 📌 اشاره ای به جریان ج
قسمت 2⃣ ادامه ی پست قبل👆👆👆 ✨ ...چون من و پیامبر صَلی الله علیهِ و آله آن پرنده را خوردیم، به من فرمود: یا علی، اکنون تو ماجرای خود را برایم تعریف کن. ✨ عرض کردم: یا رسول الله، از زمانی که شما را ترک کردم با فاطمه، حسن و حسین سرگرم و همگی خوشحال بودیم، سپس برخاسته به دنبالتان آمدم و در زدم. عایشه گفت: پیامبر صَلی الله علیهِ و آله خوابیده است. از این رو از راهی که آمده بودم، برگشتم. اما با خود گفتم چگونه ممکن است عایشه در خانه باشد و پیامبر خواب باشند؟ چنین چیزی ممکن نیست! از این رو برگشته و در زدم. عایشه به من گفت: کیستی؟ گفتم: علی هستم. گفت: پیامبر سرگرم کاری هستند. پس شرم کردم و برگشتم، اما چون به جایی رسیدم که بار اول از آن بازگشته بودم، دلم پر آشوب شد و نتوانستم صبر کنم و با خود گفتم، عایشه در خانه است و رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله مشغول کاری است؟ پس دوباره برگشته و آن چنان که شنیدی در زدم یا رسول الله. سپس شنیدم خودتان یا رسول الله به عایشه فرمودید که علی را به خانه دعوت کن. ✨ پیامبر صَلی الله علیهِ و آله فرمود: حمیرا! همین را می‌خواستی؟! چرا چنین کردی؟ عرض کرد: یا رسول الله، دوست داشتم پدرم بیاید و از گوشت این پرنده بخورد. پیامبر صَلی الله علیهِ و آله به وی فرمود: این اولین کینه ای نیست که از علی به دل گرفته ای! من بر آنچه بر قلب تو درباره علی می‌گذرد آگاهم، تردید ندارم که با وی خواهی جنگید! ✨ عرض کرد: یا رسول الله، چگونه زنان با مردان جنگ کنند؟ به وی فرمود: عایشه، تو قطعاً با علی خواهی جنگید و چند نفر از صحابه من تو را در این کار همراهی خواهند کرد و تو را وادار به جنگ به او خواهند نمود و جریان جنگ تو با وی چنان خواهد بود که ورد زبان اوّلین و آخرین خواهد شد و علامت آن چنین است که تو سوار بر شیطان (منظور شتری است که عایشه در جنگ جمل بر آن سوار بود) گشته و پیش از رسیدن محل مورد نظر امتحان خواهی شد و سگان حوأب به تو پارس خواهند کرد و در آن جا تو اصرار به بازگشت می‌کنی و چهل نفر نزد تو شهادت خواهند داد که این سگ‌هایی که پاس می‌کنند سگان حوأب نیستند، ✨ سپس تو به شهری می‌روی که مردمانش یاوران توأند و آن شهر دورترین شهرها از آسمان است و نزدیک ترینشان به آب و تو حتماً شکست خورده و به هدف نرسیده بازخواهی گشت و در چنین گیرو داری این مرد (علی علیه السّلام) تو را با کسانی از یارانش که به ایشان اعتماد دارد، بازخواهد گرداند. او برای تو بهتر از آن است که تو برای او بوده ای و او تو را هشدارخواهد داد که ورودت به این جنگ باعث خواهد شد در روز قیامت از من جدا گردی و علی اجازه دارد پس از من هریک از زنان مرا طلاق دهد؛ ✨ عرض کرد: یا رسول الله، کاش پیش از آنکه مرا بدان وعده دادی اتفاق بیفتد، بمیرم! فرمود: هیهات هیهات، سوگند به آن که جانم در دست اوست، آنچه گفتم اتّفاق خواهد افتاد و گویی هم اکنون دارم آن را می‌بینم؛ سپس به من فرمود: برخیز علی، وقت نماز ظهر است، تا به بلال بگویم که اذان سر دهد، پس بلال اذان گفت و پیامبر به نماز ایستاد و من هم با وی نماز گزاردم و همچنان در مسجد ماندیم 📚 احتجاج ج۱ ص۱۹۷ @fazaael110