🖇 « یک نسبت وثیق و یک عهد و پیمان و میثاق و عقد است. تفکر رؤیت و حکایت است، تفکر چیزی از سنخ است، ، به تفکر، به تذکر آرام می‌گیرد. با تفکر، جان آدمی گرم می‌شود، جان آدمیان گرم می‌شود. با این نگاه و تعریف، روشن است که تفکر چیزی فرای امر است. ممکن است در جامعه‌ای انحای رسمی آموزش و گزارش و تقریر تفکراتی رواج داشته باشد، اما از تفکر خبری نباشد. ممکن است در جامعه‌ای درس تفسیر و قرآن به‌راه باشد، اما آیات قرآن، ایمانی برنیا‌نگیزد و جانی را آرام ندهد و گرم نکند. کثرت ظهور تمدنی نهادهای تفکر دلالت بر وجود تفکر و نسبت ندارد. فیلسوف هر چند فلسفه‌ها را خوانده است، اما از آن رو فیلسوف است که خود قدم در راه گذاشته و با وجود و هستی و خداوند نسبت برقرار کرده است. عارف هر چند آثار عارفان و شرح حال پیران طریق را می‌خواند، اما عارف بودنش به این امور نیست. او سلوک نموده و ریاضت کشیده و در امر عرفانی و شهود هم‌داستان و همراه شده تا عارف و سالک گشته است.» 📚 عطاءالله بیگدلی؛ ایران میانه‌ی تفکر و فلسفه ، نشریه سوره 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر