📋
#یادداشت
🔻معضله تاریخی نفوذ و زوال خویشتن فرهنگی
🔹غرب در حالتِ طبیعی، بر مدارِ «جبر» و «قهر» حرکت میکند و میخواهد خویش را جهانی سازد و هم خود را به رنگ و هیأتِ خویش درآورد، چه رسد به جاییکه بوی «مقاومت» را استشمام میکند و دریابد جامعه و دولتی، قصد «سرپیچی» دارد و میخواهد از «فضای تاریخِ غربی» خارج شود و تمدّنی مستقل برپا کند.
🔹 اینجاست که با تمامِ داشتههای خویش به میدان میآید و معرکهای بهپا میکند که در آن هیچ اثری از «انسانیّت» و «اخلاق» و «مدارا» و «گفتگو» نیست و همهچیز، بهخدمتِ «هدفهای زیادیخواهانه و استکباری» درمیآیند.
🔹اینچنین «تفرعن» و «تکّبری»، ذاتِ تمدّنِ غربی است؛ تمدّنِ کنونیِ غربی، ریشه در همین «نفسانیّت» و «حیوانیّت» دارد و مبتنی بر قواعدِ آن روییده و فربهشده و گسترشیافته است.
اینک نیز، در هرجا که ضرورتی در میان بماند، این «منِ» پنهان، ناگهان سربرمیآورد و در این تجلّی و ظهور، «تحقیر» و «توهین» و «طرد» و «تحریم» و «جنگ»، از راه میرسند.
🔹در درونِ این «نظمِ جنگلوارِ پنهانی» است که سندِ ۲۰۳۰، بر همگان تحمیل میشود و همۀ جوامع، با هر فرهنگ و هویّت و ارزشهایی که دارند – البتّه اگر جهانیسازیِ فرهنگِ غربی، چیزی از فرهنگهای دیگر باقی نهاده باشد! – باید به یک «حکمِ فرهنگی» گردن نهند و «مطیع» و «منقادِ» آن باشند؛ آنهم به حکمی که حقّ و رواست و با فطرتِ آدمی، همداستان است و سعادت و تکاملِ معنویِ انسان را در پی دارد.
🔹سندِ ۲۰۳۰، فشردۀ تاریخ و تجربههای تاریخیِ غرب است، حاصلِ اندوختهها و ذخیرههای فرهنگی است، و برخاسته از رویکردها و ایدئولوژیهایی است که انسانِ غربی پس از روگرداندن از این، به جعل و وضعشان پرداخت.
✍️نویسنده: مهدی جمشیدی
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#سیاست #تنش #نفوذ
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐
http://fekrat.net/2506
📌آدرس کانال؛
🆔
@fekrat_net