بخش 4/2:
ژورنالیستهایی مانند علی زمانیان و یاسر عرب بر نقد مناسک عزاداری تکیه کرده و معتقدند که این مناسک، نوعی مواجهه سطحی با واقعه عاشورا است.
از طرف دیگر ، افرادی چون سروش محلاتی، مظاهری و محمودی، سعی دارند تا مناسک را به پوستهای ظاهری تشبیه کنند که کارکردی جز سرگرم کردن توده مردم جامعه ندارد! حقیقتاً اینان باید در این پرسش نهچندان تازه اندکی بیندیشند که «اگر چنان است که شما میپندارید، پس چرا ظلمه و مستکبران تاریخ و فرزندان بی.بی.سی در عصر حاضر، علیه این مناسک چنین پای میفشرند؟» در این راستا یاسر عرب در برنامه تلویزیونی خود، حسام مظاهری در سخنرانیهای متعدد و میلاد دخانچی در یادداشت جنجالی خود، سعی کردند تا جمهوری اسلامی را متهم سازند که از این عزاداریهای عاشورایی، بهرهمندی سیاسی دارد؛ بیتوجه به آنکه امام خمینی (ره) فرمود: ما هرچه داریم، از محرم و صفر است.
اما در این بین، گروهی دیگر همچون انشاءالله رحمتی و عبدالحسین خسروپناه بر این مسأله تأکید میکنند که روح عاشورا در ضمن این مناسک قرار داشته و نمیتوان آنها را صرفاً پوسته ظاهری دین دانست. آنها، در تداوم خط حضرت باقرالعلوم (علیهالسلام)،مناسک و شعائر را دارای لایههای عمیق معنایی و معرفتی میدانند که با گسترش آنها در جامعه میتواند نتایج مفیدی را به بار بیاورد.
همچنین محمدرضا سنگری، نیز خط تحریف تاریخی قیام سیدالشهدا را مورد کنکاش قرار داده است.
شاید به وضوح و با دقت در این خطوط رسانهای و ژورنالیستی، بتوان درک کرد که ژورنالیسم انگلیسی درباره عاشورا، چرا تا چند سال قبل، از بدعتهایی چون قمهزنی و تیغزنی، ترویج میکرد و از طرفی اکنون که خط موافقان و مروجان قمهزنی در رسانههای انقلابی افشا شده است، تأکید بر خرافی بودن و بیوجه بودن مناسک پرمغز عاشورا دارد. هر دو گروه روشنفکرنمایان غربزده و متحجران، چون دو لبه قیچی، در مواجهه با اهداف متعالی این قیام ایستادهاند.
📌کانال فکرت؛
🆔
@fekrat_net